
چرا حسن روحاني، جواد ظريف و عراقچي، از خانم وندي شرمن مذاکره کننده ارشد آمريکا در 5+1 و آقاي جان کري وزير خارجه اسبق آمريکا، تضمين نگرفتند

آقا سلام، ماه محرم رسيد باز/فصل عزا و گريه و ماتم رسيد باز/در طول سال در غمتان نوحه خوانده ايم/ماه عزا و غصه ي اعظم رسيد باز/آقا سلام، در غم تو نوحه خوان شديم.

رئيس جمهور، بدون نظر فرماندهي کل قوا، حق ورود و دخالت در مراکز نظامي را ندارد؟! پس وقتي که در هيچ کجاي دنيا، فرماندهان نظامي، با رأي مردم انتخاب نميشوند،

معاويه خطاب به مردم شام گفت: روز جمعه براي خواندن نماز جمعه حضور ندارم و لذا بيائيد، نماز جمعه را در روز چهارشنبه به من اقتدا کنيد و مردم هم روز چهارشنبه نماز جمعه را خواندند!

«ورزش» خوب است اما اگر خودش انگيزه نداشت «ورزانش» لازم ميآيد بيشتر دوست دارند بچهها اينكه ورزيده شوند به كمك يك بزرگتر؛ 1. هم مصرف انرژيست

تفکر داعش از سلفيه هم سخيف تر است و مي توان به عبارتي گفت سلفيه افراطي. چرا که وهابي ها سعي دارند همه معرفت دينيشان را از راه نقل استنباط نمايند.

فكر كردن مهم است ولي معمولاً انگيزه كافي برايش وجود ندارد اين است كه كودكان مشغول تخيّل ميشوند بيشتر از تفكّر اما وقتي انگيزه بدهيم سؤالات مبهم كنيم فرصتيست كه به خود فشار بياورند

جارو و شستشو هم راحت باز هم استفادهاي مناسب از ديوار در دوران گذار تا زماني كه دوباره بنّاها طاقچههاي قديمي را به ما بازگردانند به خانههاي امروزيمان فرهنگي كه از ما ربوده شده است

از من به تو توصيه پسر جان گرامي/ مي کوش که همچـــون پـــدر خويش خلف شي/ خواهي تو اگر قـدر به هر صدر ببيني/ با مردم بي مايه مبادا که طرف شي/ گر درّ دري هم بشـــوي مصلحت اين است.

بي روي يار فصل بهاران جهنم است/ گلزار و باغ و گلشن و بستان جهنم است/ سبزي و خرمي همه با يار ممكن است/ بي يار سايه سار درختان جهنم است/ با او كوير خرم و سرسبز مي شود.

مجنون صفت به دشت جنون پا گذاشتيم/ سر در قفاي ليلي معنا گذاشتيم/ در گرد شمع دوست چو پروانه سوختيم/ تصوير عشق را به تماشا گذاشتيم/ در جستجوي گوهر مقصود ، با شتاب...

به خلوت چشمه ي سيّال نوري کرده ام پيدا/از آن شادم که در ظلمات، هوري کرده ام پيدا/ز سکر باده ي تلخي که ساقي ريخت در ساغر/چو ايّام جواني، باز شوري کرده ام پيدا/من آن سر مست جاويدم که در ميخانه ي وحدت.

شانه هامان ،قلمرو شب بود/روزگار شکستن پر ها/خنجر تيرگي فرو مي رفت/در تن آفتاب باورها/فصل زخم و نمک، زمانه ي آه/فصل در هم شکستن ما بود/هم گلوي بريده ي مهتاب/هم مزار ستاره، آنجا بود.

برف، يک دسته کلاغ،جاده يعني غربت. باد، آواز، مسافر، و کمي ميل به خواب.شاخپيچک و رسيدن، و حياط. من، و دلتنگ، و اين شيشه خيس.مي نويسم،و دو ديوار، و چندين گنجشک.

در سايه برجام و لطف بي شائبه کدخدا، هر از گاهي مقداري از پولهاي بلوکه شده ايران در آمريکا توسط آمريکا برداشت مي شدو البته براي اينکه هيچ شک و شبههاي درباره محل هزينه کرد

قبلاً بيشتر دوست داشتند كودك كه بودند خودم ميخوردم با اشتها پوست ميكندم و خُرد ميكردم نمك كه ميزدم همه دور هم آنها هم انگيزه پيدا ميكردند.

وقتي نگاه كردم در همان نگاه نخست فهميدم جا انداخته است درست مثل زمان كودكي خودم ولي من... رونويسيهاي زمان ما حداقل چهار بار از درس بود از خود ميپرسم.

ملاک و معيار عمل در دولت ناکارآمد اعتدال، پيروي از مکتب ليبراليسم و اثبات غربزدگي، بر اساس حقوق بشر آمريکايي-صهيونيستي است.

امروز کساني اين مسائل را بهانه کردهاند و باني حوادثي شدهاند که ابعاد و زواياي ديگري دارد و بايد بدانند دود اين حوادث به چشم خود آنها خواهد رفت .

بايد گفت؛ در آشوبهاي فتنه ديماه 96 که خسارات سنگين معنوي و مادي به کشور تحميل شد، نقشاا مقامات عالي رتبه اجرائي کشور در آن روشن است،