
دريا را مغرور مجنون ميخواند و ساحل را سنگي سخت. قضاوت مي کند بر مدار سکوت. رد مي کند دل زخمي موج و مي خواند قصيده ي سوخته ي ساحل و موج و باز هم نسيم مي گذرد.

عکسي نشسته در تب اشکي که شور نيست|عکسي به رنگ گندم و ملکي که طور نيست|دستم به سينه مانده و عرضم ارادتست|پايم لبي گشوده که وقت عبور نيست.

مالک اشتر ز راهي مي گذشت|در غروب کوفه ي پر رمز و راز|نوجواني با تمسخر پرت کرد|سمت آن سردار فحلِ سرفراز|آشغالي، شيء ناجوري، خسي|تا بخنداند رفيقان را به ناز.

هرچه نگاه کردم هستي را بنايي عظيم و پيچيده يافتم که هدفمند به آن راه يافته ام تا بياموزم.مثل دانشگاهي که هيچ حد وحصري ندارد. پس چطور مي توانم جزئي از اين اجزاي به هم پيوسته را جدا کنم.

منتقدين را عده اي "بيسواد"، "بزدل سياسي"، "به جهنم و يک جاي گرم" حواله مي داد و مرتباً خوشبيني خود را نسبت به مذاکرات هسته اي و آمريکا علناً اعلام مي کرد!

واقعاً توقع بازداشت حسن عباسي را نداشتم، آن هم حسن عباسي که امير پوردستان، فرمانده نيروي زميني ارتش، ايشان را «معلمي مهربان و انقلابي» خطاب کردند.

امام خميني در خصوص حفظ انقلا فرمودند: «آحاد مردم يکي يکيشان تکليف دارند براي حفظ جمهوري اسلامي ... از نماز اهميتش بيشتر است؛ براي اينکه اين حفظ اسلام است.

کنج حرمش ذکر و دعا را عشق است|آواي خوش خدا خدا را عشق است|شيراز و کنار مرقد شاه چراغ|دست طلبي و ربنا را عشق است|اشکي ز دو چشم و ناله و سوز دعا.

در حالي که با فشار افکار عمومي دولت اعتدال مجبور شده بود تعداد اندکي از غارتگران بيت المال را برکنار نمايد، آقاي باقر6 نوبخت سخنگوي دولت در مراسم توديع و معارفه مدير عامل صندوق توسعه،

از ظاهر امر پيدا است که با گذشت 3 سال از عمر دولت جناب روحاني و شش ماه از اجراء برجام، رکود بي سابقه تبديل به8 بحران اقتصادي شد، بيکاري جوانان بعنوان يک معضل اساسي فرا روي دولت قرار گرفت.

آن را که چشم، تشنه ي ديدار مي شود|دل هم به زلف يار گرفتار مي شود|چشم انتظار يار بماند تمام عمر|تا لحظه اي که موسم ديدار مي شود|تسبيح و استخاره و نذر و نياز ها.

يازده ِ يازده . چهار ، يک پشت هم شايد خدا مي خواست تاکيد کند آن هم از نوع موکد ؛ از آن موکد هايي که اولش " اِنَ " ي مشدد مي آيد از همان هايي که اگر به دل کوه نازل مي شد , تاب نمي آورد .

نگاه ِ من سکوت ِ تو سوت ِ مبهم قطار / تو مي روي و مي رود قرار از کف دلم/ تو مي روي و مي رسد به سينه زخم بيشمار/ غروب خاطرات تو ، طلوع تلخ بي کسي/ هجوم هولناکِ شب به روزهاي انتظار/

البته بحث دولت الکترونيک بحث مهمي است و سال ها است که دولتها از جمله خود دولت يازدهم مکلف به کامل کردن آن هستند و البته عموما هم آن طور که بايد و شايد به آن نپرداخته اند.

گفت: بسم الله الرّحمن الرّحيم|لحظه تأويل قرآن شد شروع|چون که بر لب نام حيدر(ع) مي شکفت|فصل زيباي بهاران شد شروع|چون که شد ذکر مناجاتم علي (ع)|مرگ تدريجي شيطان شد شروع.

وقار و عفت به زن قدرتي مي دهد که قوي ترين مردان را ياراي مقاومت در برابر او نيست بلکه آن ها را به خضوع و تعظيم وادار مي سازد.

به همان اندازه که رهبران جبهه ملي با نمايندگان آمريکا در واشنگتن، ايران و پاريس در تماس بودند، اين نظر به آمريکائيها نيز سرايت کرد.

صداي عجيبي گوشم را کر مي کند. به خودم که مي آيم جلوي مغازه اش زانو زده ام. هيچ چيز سرجايش نيست. از اولش هم نبوده. گلدان هنوز سرجاي خودش، لب پنجره به نگاه ِ من خون گريه مي کند.

بديهي است که خشکسالي مداوم مناطق مرکزي و شرقي ايران ما در اين سالها در بروز چنين مسايلي در روستاهاي کشور بسيار موثر بوده است. امروز ما در يک بحران کامل بي آبي هستيم.

چون آفتاب سر زند به گنبدِ طلايِ دوست| کبوترِ دلم پَرَد بشوق در هواي دوست| خوشا نمازِ عاشقي بصحنِ انتظارِ يار| خوشا تبسمِ لطيفِ لحظه يِ دعايِ دوست| گناه کار،بسته دل،که راهِ مغفرت رود.