<   <<   46   47   48   49   50   >>   >

  كيميايِ اشك
شاعر بخوان غزل، غزلي با نواي اشك//ما را ببر به كرببلا، كربلاي اشك//بگشاي لب براي دعا با دلي غمين//چون مستجاب مي شود آنجا دعاي اشك//با درد و غم قرين شدگان را خبر بكن// درمان كنند مشكل خود با دواي اشك//مادر به من نداده به جز شير غصه را//يك عمر مدح غصه گفتم و خواندم ثناي اشك.
  قامت كمان
از کمان حرمله، سرو چمان شد قد کمان//قامت، قد قامتي وقت اذان شد قد کمان//روي شانه داشت مردي کودکي لب تشنه را//ديدمش آن مرد را در آن ميان شد قد کمان//بر گلوي کودکي تيري اصابت کرده بود//پاي گهواره يکي شيرين زبان شد قد کمان//اين خبر آمد به گوش اهل عالم ناگهان//داغ سنگين بود از اين غم جهان شد قد کمان.
  ظهرِ عطش
مست از جام بلا گر كه سليمان بشود//عالمي از عملش واله و حيران بشود//هر كه شد با خبر از قافله و ظهر عطش//سينه اش مركز اندوه فراوان بشود//ماجرا را بدهد شرح اگر راوي غم// چشمه ي چشم يكي چشمه ي جوشان بشود//پاي اطفال اگر سوخت به روي شن داغ// مرهم سوختگي خار مغيلان بشود.
  بارشِ غم
باز اين چه ماتم است بنما فلک بيان//کز بار آن خم است گردون چونان کمان//باز اين نوا ز چيست نازل ز عرش حق//چون بارش غم است هر آن و هر زمان//باز اين صدا زکيست در کوفه شد بلند//گويد ميا به عشق در دير بددلان//ياران به نيم روز خار رهش شدند//شيري اسير شد در دست روبهان//اين سو سفير عشق گريان ز هجر يار.
  هبوط
گريه کن گريه کن اي چشم نمک فهميده//دل من داغ عطش، داغ شقايق ديده//گريه کن گريه سبک مي کند آدم را زود//مثل آن مشک پر آبي که تهي گرديده//گريه بر نرگس نشکفته که بر دست پدر//ديده واکرده و گل کرده و گل خنديده//گريه کن بر لب ساقي که لبي تر ننمود//چشم من! گوش تو اين قصه مگر نشنيده؟
  سوگواري چيست؟
سوگواري چيست داني؟ ديده اي تر داشتن|سينه اي پاک و دل و جاني معطر داشتن|پيکر مولاي ما افتاده اندر خاک و خون|خاک غم در اين عزا پيوسته بر سر داشتن؟|در ميان قتلگه در زير صدها تيغ و تير|در کنار قتلگاه اي واي خواهر داشتن|زين مصيبت مي چکد از چشم زهرا(س) خون دل|واي اگر مظلوم را مظلومه مادر داشتن.
  شوقِ شيدايي
امروز مسئله‌ي شهداي دفاع از حريم اهل‌بيت مطرح است؛ اين از آن ماجراهاي عجيب تاريخ است. ما در دوران جنگ جوانها را تشويق ميکرديم به اينکه برويد به ميدان جنگ، اجابت ميکردند و ميرفتند؛ امام يک سخنراني ميکردند، خيل جوانها راه مي‌افتادند ميرفتند [امّا] امروز ما چنين تشويقي نميکنيم، درعين‌حال اين انگيزه چقدر قوي است.
  بيا هلال محرم
بيا هلال محرم دميد، گريه کنيم|به زير بيرق شاه شهيد گريه کنيم|بس است اينهمه يکسال، سير خنديديم|يکي دوماه بيا تا شديد گريه کنيم|به داغهاي خداوندگار غم ـ زينب|که گريه کردن او کس نديد گريه کنيم|براي حجله ي قاسم ، عمو، رباب همه|به سرخ وسبز وکبود وسپيد گريه کنيم|به ياد دخترک تشنه، پابرهنه، يتيم...
  کــــلــيــد عبور از حسن روحاني زده شد!
آقاي محمود احمدي نژاد، بنا بر مصلحت شخصي و جلوگيري از دو قطبي شدن جامعه، با توصيه رهبر معظم انقلاب اسلامي از کانديداتوري انتخاباتع رياست جمهوري سال 96 انصراف داد. پس از انصراف زود هنگام احمدي نژاد، جريان غيرانقلابي وسوسه شد تا زمزمه عبور از حاج حسن روحاني را در محافل حزبي خود کليد بزند!
  امروز وقت امتحان شماست
اي امت مسلمان بدانيد که اگر امروز شما به نداي امام امت لبيک بگوييد معنايش اين است که اگر در زمان امام حسين (ع) هم بوديد به نداي آن امام لبيک مي گفتيد. امروز، وقت امتحان شماست نکند مثل مردم کوفه، امام امت، رهبر بزرگوار انقلاب را تنها بگذاريد. فرازي از وصيتنامه سردار شهيد حجت الله خجسته - 26 مرداد 1365

<   <<   46   47   48   49   50   >>   >
By: ParsiBlog.com ® Team © 2003