<   <<   141   142   143   144   145   >>   >

  جرعه اي از جام تلخ تير
مگر مي شود در تير از تير ننوشت که : تير تلخ است. تير تيز است. تير بي رحم است. تير پاره مي کند. تير مي سوزاند. ما از تير خاطرات تلخي داريم. ما در تير ياران عزيزي از دست داده ايم. ما داغ دار هميشه ي تير سه شعبه ايم ! ما داغ دار دائمي هفت تيريم. ما بارها و بارها به جرم حق در تاريخ تيربارن شده ايم. تير در مدينه به ما جفا کرد و حتي به جنازه ي امام ما رحم نکرد. تير در کربلا به ما ستم کرد وقتي امام ما و هفتاد و دو تن از يارانش. به جرم دفاع از حق تير
  يک روز
يک روز تو را ز دست من مي گيرند / آن روز تمام عاشــــــقان دل گيرند / مرغابي عشق غرقِ درياي غم است / وقتي که همه کبوتران مي ميرند / چشمان سياهِ مه رخان اشک آلود / مجنون صفتان هم به غل و زنجيرند / آواز نه! نالــــه ي غريبي آيد / انگار همـــه قناريان در گيرند / نفرين به جدايي و به اين فاصله ها / يک روز تو را ز دست من مي گيرند ...
  حاشيه اي بر سخنان رهبري در باب قضا
باور کنيد نمي توان هميشه انتقاد کرد و بايد منتظر ماند تا به بهانه ي هفته ي قوه ي قضاييه و پيرو امر رهبر به ارتقاي قوه ي قضاييه، انتقادي نوشت و درددلي کرد و گرنه سابقه نشان داده است که درافتادن با اين قوه ي قوي مي تواند به تعطيلي و فيلتر شدن بينجامد. اکنون هنگام آن است که رياست محترم قوه ي قضاييه، در راستاي اجراي اوامر رهبر معظم انقلاب که به صورت دقيق و روشن، چراغ هايي را در مسير اين قوه چه به لحاظ مسائل داخلي اين قوه و چه به لحاظ نحوه ي تعامل با ساير قوا نهاده اند، با به کارگيري برنامه ريزان و م
  انتظار فرج...؟!
به راستي انتظار فرج فقط اين است که دائم «اللهم عجل لوليک الفرج»بر زبان جاري باشد يا هر صبح جمعه قبل يا بعد طلوع خورشيد صداي «أين بقية الله »مان به آسمان بلند شود !!منتظِر علاوه بر اينکه خود را مي سازد بايد اطراف خود را بسازد.منتظِرِ منتظَرِ آل محمد نمي تواند نسبت به اطراف خود بي تفاوت باشد،زيرا خوب ميداند که جامعه بايد به ظرفيتي برسد که غائب از ديده ها نهان گردد.
  سکانس آخر
هنگام نزديک شدن مرگ انسان آيند­ي خود را مي­بيند و به حالاتي دست پيدا مي­کند که کسي از آن آگاهي ندارد. در چنين حالتي انسان هيچ توجهي به اطراف خود ندارد و در حالي که چشمش باز است اطرافيان خود را نمي­شناسد و صدايشان را نمي­شنود. سکرات مرگ حالتي شبيه به بيهوشي است و اين حالت براي هر انساني يک بار بيشتر رخ نمي­دهد و حالت بسيار حساس و سرنوشت­سازي است. البته اين حالت براي مؤمن و کافر متفاوت است.
  از خودمان شروع کنيم!
يکي از پديده هاي جالبي که در جوار تصادفات بوجود آمده در ايران رواج يافته است،جمع شدن مردم در مکان وقوع حادثه رانندگي است که مردم با بحثهاي کارشناسانه و فني خود بدرستي ميتوانند فرد مقصر را شناسايي کنند اما نکته اينجاست که تنها اين موضوع در تشخيص فرد مقصر در تصادف بکار ميرود نه در امر رعايت کردن قوانين رانندگي و جالبتر اينکه عده اي از...
  آن دختران ترک
در هياهوي حضور خبرنگاران و عکاسان نسيلهان و زهرا را گم کردم، با چشمان خسته ام سعي کردم بين جمعيت شناسايي شان کنم، نهايتا در انتهاي جمعيت ديدمشان، در حاليکه صورت‌هايشان را پشت پرچم‌هاي فلسطين پنهان و کاملا مخفيانه با مشت‌هاي گره کرده شان همراه با جمعيت شعار مي‌دادند، سريع خودم را بهشان رساندم. در همين حين اتوبوس‌هاي کاروان رسيد و ...
  جوان و الگوهاي قرآني!
در قرآن کريم ،خداوند متعال دوران جواني انسان را فرصتي استثنايي براي انسان ميداند و اين موضوع بارها با مضامين و تعاريف متعدد در آيات قرآن مطرح شده است . براي مثال در بحث آسيب پذيري جوانان قرآن کريم اينگونه اين آسيب پذيري را مطرح ميکند: فَانطَلَقَا حَتَّى إِذَا لَقِيَا غُلَامًا فَقَتَلَهُ قَالَ أَقَتَلْتَ نَفْسًا زَکِيَّةً بِغَيْرِ نَفْسٍ لَّقَدْ جِئْتَ شَيْئًا نُّکْرًا ***سوره مبارکه کهف-آيه 74***
  عطر سلام فرشته ها ...
عطر هزار گل محمدي در نفس‌هايت جاري است. خوشبختي را براي زمين آورده‌اي. پلک مي‌گشايي و پروانه‌ها، لرز آسماني نگاهت را بي‌پروا بال مي‌زنند. مدينه، از شادي، روي پاي خود بند نمي‌شود. چقدر هواي زمين، از حضور فرشته‌ها، سنگين است! آسمان، دست به دامن زمين شده! درختان، با نغمه حجاز آواز مي‌خوانند، گل‌ها، صلوات مي‌فرستند، مدينه، لبريز از عطر سلام فرشته‌هاست.
  شعر سپيد!
رفتگر محل ما هرچه که ديد مي خرد / بنجل چين و هند را چون که رسيد مي خرد / توي کتاب فارسي -مال قديم- وارسي / مي کند آش سرد با سار پريد مي خرد / تا در خانه ي قضا باز کند پي غذا / از همه ي مغازه ها شاه کليد مي خرد / تا که ز شغل تاجري روي کند به شاعري / پول سياه مي دهد«شعرسپيد» مي خرد!

<   <<   141   142   143   144   145   >>   >
By: ParsiBlog.com ® Team © 2003