<   <<   141   142   143   144   145   >>   >

  ناز کم کن!
ناز کم کن که دگر اين دل من تاب ندارد/ بي تو چشمان پر از واهمه ام خواب ندارد/ غرق درياي غمم نيست مرا ساحل صبري/ ناخدايي خبر از وحشت مرداب ندارد/ رحم کن بر دل ظلماني و کن نيم نگاهي/ نور چشمان تو را پرتو مهتاب ندارد/ تشنه وصل تو هستم اگر اين گونه ضعيفم/ شده ام همچو کويري که نَمي آب ندارد/ پُري از قافيه عشق چه زيبا چه وزيني/ هيچ شاعر غزلي مثل شما ناب ندارد
  سوختن در مزار شهدا...
خورشيد پرتوهاي خود را از روي زمين به آهستگي جمع مي کرد و آرام آرام به پشت کوه هاي دلتنگي ميرفت . مادر هنوز قرآن ميخواند جعبه خرما در کنار مزار و گلهاي پرپر و نمناکي مزاز حکايت دلتنگي مادر را نجوا ميکرد . نزديکش رفتم.چارقد ياسي، عصاي چوبي و چهره نوراني و شکسته اش حکايت از تحمل سختيها و مصائب ميکرد... به آهستگي سلام کردم سلام مادر ...
  اينترنت مثبت در خانواده
اينترنت پديده اي نوين است که در دنياي کنوني انسانها ،با پيامدهاي منفي يا مثبتش روز به روز در حال گسترش و فراگير شدن است... در خانواده هاي امروز شاهد اين ماجرا هستيم که فرد پس از بازگشت از محل کار يا تحصيل يا... به کانون خانواده بلافاصله به اتاق خويش رفته و مشغول کار با رايانه و اينترنت ميشود و حتي وعده هاي غذايي و ميان وعده هاي خود را با عجله پشت همان ميز رايانه ميل ميکند ...
  خدمات فرهنگي امام رضا
امام رضا عليه السلام در بياناتي فرموده اند:زماني که با اهل انجيل با استفاده از انجيلشان،با اهل تورات با استفاده از توراتشان،با ستاره شناسان به روش و شيوه عبراني خودشان،با اهل زبور با استفاده از زبورشان و با موبدان و روميان به شيوه و روش خودشان گفتگو و مناظره کنم و با استدلالها و دلايلي به سبک خودشان آنها را وادار به تصديق سخنانم بکنم،مامون متوجه خواهد شد که ...
  درسي از يک دختر سه ساله !
بسياري از اوقات توضيح مشترکات به قرينه معنوي حذف مي شود. شايد گوينده قيافه اي حق به جانب بگيرد و بيان کند که "وقتي من با اين سوابق فکري و عملي حرف از فلان مفهوم مي زنم دنباله اي ازسوابق قبلي من اين مفهوم را همراهي ميکند که هر شنونده اي، فضاي فکري خود را نسبت به من با آن سوابق قبلي بازسازي مي کند و مفهوم مشترک را در آن فضا معنا ميکند".
  خدا چمران را دوست داشت ...
از کدامين خوي و خصلتت بگويم ، مني که نه تو را ديده­ ام و نه با تو بوده­ ام بلکه تو را شنيده ام ­و توفيق رفيقم شده­ است تا بعنوان راوي از تو بگويم و بعنوان نويسنده از تو بنويسم ... و چه جمله­ اي زيباتر از آخرين جمله­ ي خودت ،آنگاه که بعد از شهادت فرمانده­ رشيدت رستمي رفتي که فرمانده­ي جديد جبهه­ ي دهلاويه را معرفي کني و گفتي : « بچه ها خدا رستمي را دوست داشت ...
  بسته شدن درهاي بهشت.
زماني که آدمي نتواند از زندگي برداشتي صحيح داشته باشد مطمئنا راه و شيوه درستي در پيش نخواهد گرفت و نتيجه اينکه مفهوم زندگي و دنيا خلاصه ميشود در بعد حيواني انسان و وابستگيها و دلبستگيهاي او به مال و ثروت وتجارت و پدر و مادر و ديگر اعضاي خانواده و نزديکان و....چنان او را اسير در غل و زنجير دنيا ميکندکه از وظيفه پر فيض جهاد در راه خداوند سرباز ميزند.
  ثانيه هاي رويايي
در باز شد و آقا با عطر خوش سلام و صلوات حاضرين وارد حياط شدن ... فضا به طور کلي عوض شد ... انگار همه ي دنيا عوض شده بود ... انگار ديگه اثري از آلودگي هواي تهران هم نبود! فقط عطر خوش گل محمدي بود که لابلاي طنين صلوات به مشام مي رسيد ... آقا قبل از اين که مسئولين رو تحويل بگيرن سراغ ما طلبه ها اومدن ... خيلي زود نوبت به من رسيد ...يه لحظه خودم رو چهره در چهره روي بروي پدر ...
  بياييد ما بشويد
اين خداي شما جالب و جذاب نيست! "جهاد" دارد، "شمشير" دارد، جاذبه داريد، اما دافعه هم دارد، امر به "معروف" و نهي از "منکر" دارد، "دشمن" شناسي دارد، "استقامت" دارد، "مبارزه" دارد، "جبهه" دارد، "بسيج" دارد، "ارتش" دارد، "حکومت" دارد، "ولي" دارد، "فقيه" دارد، کس و کار دارد، برنامه دارد، قانون دارد... خلاصه دين داريد، يک دين کامل! خدايتان را کمي اصلاح کنيد! مدرنش کنيد!
  صداوسيما و نفوذ در دژ مقاومت؟!
مجري پا را فراتر گذاشت و خطاب به سيد نصرالله مدعي شد : فکر نمي کنيد تداوم رهبري شما و برداشته شدن محدوديت زماني رهبري حزب الله تمرکز قدرت و انحصار تصميم گيري به وجود آورده و مانع چرخش نخبگان جوان شده است ؟! در ادامه مجري با خنده ي سردش سيد حسن نصرالله را خطاب قرار داد و ظريفانه مسئوليت شهيدان لبنان را متوجه ايشان کرد

<   <<   141   142   143   144   145   >>   >
By: ParsiBlog.com ® Team © 2003