دلي که تنگ و غمين بود باز تنها شد/ به وصل او نرسيد و اسير غمها شد/ به بادبان دلــــش ، قايق دلــــم پيوست/ به گِل نشاند دلم را ، خودش به دريا شد/... گفتي که ميان من و تو فاصله اي نيست/ دل ها که زهم دور شد اما گله اي نيست/ اين شعر هم از دوري تو در تب و تاب است/ برگرد به اين دل که دگر حوصله اي نيست/...

تو يک آسمان ديگري براي خودت.. يک فرشته از جنس بهشتي براي خودت... تو يک دنيا قيامتي براي خودت.... يک واژه مثل محشر و فوق العاده اي براي خودت... و يک سکوت مطلقي براي خودت.... يک فرياد مداومي براي خودت... تو يک سجود دست به نقدي براي خودت... تو يک حادثه از يک اتفاق موفقي براي خودت... تو يک دلبري براي من... يک غرور مقدسي براي خودت... تو يک اعتباري...

براي هر کسي مهم است که در کدام کوچه و کدام محله ساکن است و اين فضا همان محله ي مجازي محبوب ماست، محله اي با همسايگان با خدا که از همسايه ي خود بي خبر نمي مانند و همديگر را به خاطر خدا دوست مي دارند. چندي پيش در اين محله، يک سقاخانه تأسيس شد به نام مجله ي پارسي بلاگ، هر همسايه و عابري مي تواند جرعه اي از اين مجله بنوشد و از چشمه ي جوشان ...

الان در اهر هستم. شهر کمي استرس دارد. از لحظه ي زلزله ما تنها داروخانه ي فعال شهر بوديم. بلافاصله وضعيت داروخانه را که به هم ريخته بود سر و سامان داديم و از همان شب حادثه راهش انداختيم. اقلامي که مردم براي خريد مراجعه مي کنند به لحاظ قلم محدود و به لحاظ حجم چند برابر شده است. شير خشک ، آنتي بيوتيک ، داروهاي ضد درد ، ضد اضطراب ، تب بر ، لوازم کمک هاي اوليه ....

روز دوشنبه 23 مردادماه بنده براي حضور در نشست گفتگوي فعالان فضاي مجازي با معاونت رسانه هاي ديجيتال وزارت ارشاد و رئيس سازمان فضاي مجازي دعوت شدم. در چند مرحله تماسي که براي دعوت و هماهنگي ها انجام شد، قرار شد بنده در حد پنج الي ده دقيقه سخناني با حاضران جلسه داشته باشم. بخاطر تاخير حدود يک ساعته رئيس سازمان فضاي مجازي، جلسه با تاخير قابل توجهي شروع شد و چون سقف جلسه اذان مغرب و افطار بود باعث شد بعضي از کساني که قرار بود صحبت کنند، از جمله بنده، نتوانيم صحبتهاي خود را ارائه بدهيم. امروز و پس از

رفقا وقتي فهميدن هرچي به زبونشون اومدبه من گفتن و کلي التماس دعا! يکيشون قبل ديدار پيامک داده ميگه فقط يه چيز ازت ميخوام؛ بهش ميگم شما امر بفرما؛ جواب داده ميگه بروانگشتر آقا رو برام بگير...منم گفتم حتما!دلت خوش هستا.يکي ديگه از دوستان که اعجوبه اي هست ميگه روي مقوا بنويس: "آسيد علي جيگرتو... "صبح رفتم دفتر مرکزي جنبش براي گرفتن کارت، همه ي بچه ها جمع بودن...

تو رنگ چشم هايي...تو هبوط فرشته هايي..تو خودت به تنهايي هزار بار شب قدري...تو چهره معصوم کودکان تشنه لبي...تو سينه زخمي از تير حرمله اي...تو دست هاي افتاده کنار علقمه اي....تو شمشير بيرون از نيام تکسوار عربي.....تو حتي گوشواره هاي افتاده در کوچه هاي در به دري....تو با اين همه درد از تمام مادران عالم مهربان تري.... تو تمام اتفاق هاي منتظري....بيا اي تمام کربلا...

خيلي چيزها را دوست دارم ، کشورم را ، امنيتي که نسبت به خيلي جاهاي دنيا از آن برخورداريم ، عطر حضور شهدا ، رنگ و بوي شب هاي قدر در اين مملکت و مهم تر از همه صاحبمان ........... چيزهايي که نمي فهمم ميدانيد چيست؟ کم رنگ شدن محبت در خيلي از روابط خانوادگي و اجتماعي ؛ نمونه اش بي مهري بعضي از کوچکترها به بزرگترها ، قدر نشناسي بعضي از افراد مسن نسبت به ...

آنچه که امروز بايد بيشتر مورد توجه رسانه ها قرار بگيرد؛ هجمه دشمن در قالب جنگ نرم به نظام هاي اسلامي است . همان طور که مي دانيم نظام مقدس جمهوري اسلامي نيز به عنوان هدف جنگ نرم چند صباحي است مورد هجمه فرهنگي دشمنان قرار گرفته است . يکي از ادوات جنگ نرم که خط مقدم آن را فرهنگ و ارزش هاي جوامع تشکيل مي دهند، تبليغات سوء عليه ارزش هاي ديني و فرهنگي مسلمانان است . ارزش هايي که بنيان اصلي تربيت و تعالي يک جامعه اسلامي را در برمي گيرد. مقام معظم رهبري (مدظه العالي) در بيانات اخيرشان همگان را به مو

هنوز چند شب مانده تا آن اشقَ الاولين و الآخرين ، آن ضربه شوم را بر فرق اميرالمؤمنين بزند امّا از همين روزها با آنكه هنوز او هست دلم دارد برايش تنگ مي‌شود...اين مثنوي غزل همة داشته‌هايم براي اوست: منم كه جرعه‎اي از عشق با علي زده‎ام/ منم كه چنگ تمسك به « يا علي » زده‎ام / علي ، عدالت محضي كه نيست مثل تو / در اين حوالي بي درد كيست مثل تو / من و خيال تو و...