اين روزها چقدر خدا نزديک است .... اين روزها حرف هاي چمن را مي فهمم ..... طعم بوسه ي باران روي گلبرگ هاي لاله عباسي را حس مي کنم ..... سردي شبنم جامانده روي برگ هاي انار باغچه را مي نوشم .....اين روزها بدجور عاشقم....يادم نيست کدامين روز ناممکن تفاهم نامه امضا کردند قلب هامان.... شوراي امنيت روزگار بدجور وتو ميکند بودن نگاهمان را ....

سي و سه سال پيش بود که پدران ما در حالي که از عقب ماندگي علمي ، ترويج بي ديني و بي بند و باري ، غارت بيت المال و . .. خسته شده بودند ، به نداي پير فرزانه پاسخ دادند و تا پاي جان ايستادند و با خون و اموال خود ، با فدا کردن پدران و مادران و برادران و خواهران خود ريشه آن رژيم غارتگر و ستمگر را خشکاندند . اکنون سي و سه سال از آن روزها گذشته ...

در آستان جانان راه شما راه صبح است وبر ديوار کوي جانان نقش زيباي عشق شماست که چشم حق جويان را براي هميشه به دنبال دارد ... با دستان سخاوتمندو چشمان هميشه بيدار تان ما را حمايت کنيد و بمانيد تا آنکه ما نيز هدايت شويم آخر کجايند آنان که در پيچ و تاب روزگار تنها با استهزاء مارا از راه شما و شهدا مي هراسانند نه!! ما ديري است که پيمان بسته ايم که ...

امام حسين (ع) فرمودند اگر دين نداريد، آزاده باشيد، اين جمله ي امام حسين (ع) اکنون بيش از همه به درد خودمان مي خورد، چون حال که متأسفانه دين داري اغلب ما به کسي نفع نمي رساند، لااقل شايد با آزادگي به داد همديگر برسيم. به عنوان مثال به مطب يک پزشک متخصص که مي روي اگر بدون هيچ وسيله اي يک ويزيت 3-4 دقيقه اي بکند حدود 15 هزارتومان از شما مي گيرد . . .

مشتاق بودم اطراف و نگاه مي کردم تابلو هاي متعددي که روي هر کدوم چيزي نوشته بود : يا ابا عبدالله الحسين، خطر مين، ...، هنوز وارد نشدم تابلو بزرگي مي بينم به همراه يک عکس از رهبر با اين محتوا: از خدا مي خواهم مبادا بعد يک عمر زحمت مرگ ما در بستر بيماري باشد و در ميدان شهادت نباشد... و روبرو نگاه مي کنم؛ "فاخلع نعليک" چند تا کفش هم مي بينم بيرون گذاشتن. چيزي نمي گذره که صدايي مي شنوم :

پرسش اصلي در زمينه رابطه دين و أخلاق به توانايي بشر در درك حقايق اخلاقي و احتياج يا بي‌نيازي او از مراجعه به دين ارتباط دارد و اين ‌‌كه آيا بدون مراجعه به دين مي‌توان به احكام اخلاقي دست يافت؟ آ‎يا بدون اعتقادات ديني، ضمانت اجرايي براي ارزش‌هاي اخلاقي فراهم مي‌آيد؟ ميزان ارتباط دين با اخلاق چقدر است؟

بر مزاري نشست و پيدا شد / حس پنهان مادر و فرزند / خاطرات از نگاه او جاري / در دلش داغ و بر لبش لبخند / ناگهان در دلش غمي حس كرد / زير و رو شد زمان ، زمين لرزيد / لحظه‌اي پلك‌هاي خود را بست / جنگ را در مقابلش مي‌ديد / دو جوان شهيد آوردند / بغض مادر شكست در خيمه / تا كه شرمنده‌اش نباشد عشق / نه! نيامد نشست در خيمه

خورشيد پياده پا چرا مي آيد / مجنون صفت و برهنه پا مي آيد / جبريل از آسمان فرود آمده است با نغمه ي يا محمدا مي آيد / آبستن عيش و شادماني است زمان / خوش زمان به سوي ما مي آيد / گلهاي محمدي شکوفا شده اند / زيبا گل گلشن ولا مي آيد / اصحاب کسا چه شادمانند امروز / شاهنشه اصحاب کسا مي آيد / از چيست تمام انبيا صف شده اند؟ / تاج سر و فخر انبيا مي آيد

شهادت دو ركن دارد: يكى اين كه در راه خدا و فى ‏سبيل ‏الله و هدف، مقدس باشد و انسان بخواهد جان خود را فداى هدف نمايد. ديگر اين كه آگاهانه صورت گرفته باشد مراتب شهادت: مقام «شهيد» و «شهادت» در فرهنگ اسلامي، منحصر به كساني كه در ميدان جهاد كشته مي شوند، نيست؛ هر چند آنان از روشن ترين مصاديق براي اين دو واژه هستند. بر اساس روايات و آيات، همه كساني كه . . .

همه به ما دنبال آسايش و راحتي هستيم و براي رسيدن به اين آسايش و راحتي تلاش مي كنيم ،اما اين تلاش ما گاهي دستخوش برخي از قوانين قرار مي گيرد كه مي تواند ما را زودتر به مقصود برساند و گاهي قوانيني نوشته مي شود كه ما با توجه به آن دير تر به مقصود خود مي رسيم و گاهي اعتراش مي كنيم كه اين چه قانوني است؟ اين چه قانون گذاري است و ...در حالي كه ...