به مناسبت سالروز شهادت سردارخداکرم
به آبان که مي رسيم خاطراتي برايم مرور مي شود که يادآور روزهايي تلخ وشيرين است.تلخي ازدست دادن يک رفيق و يارصميمي وشيريني ديدن او درخلعتي که برازنده روح پاک و مطهرش بود .شهيدسردارسرتيپ پاسدار حاج جواد حاجي خداکرم فرمانده ناحيه انتظامي سيستان و بلوچستان
نارسايي احتقاني قلب
نارسايي احتقاني قلب عارضه اي است از بسياري از بيماريهاي جدي که طي آن قلب مقداري از ظرفيت پمپ کردن کامل خود را از دست مي دهد. بنابراين خون به داخل ديگر اعضاي بدن خصوصاً ريه ها و کبد پس زده مي شود.
تفنگت را زمين بگذار
چندي پيش به نمايشگاه بين المللي سري زدم تا از غرفه مربوط به حيات وحش بازديد کنم. که تمام تفنگ سازها و فروش ها و در مجموع 90 درصد نمايشگاه مملو از شکارچيان محترم بود که در اين بين چند غرفه تورگرداني و اداره کل محيط زيست تهران نيز به چشم ميخورد.
تفنگ هاي گران قيمت و خوش فرم. وسايل شکار و شکارگري بسياري بود
آهوي نجات بخش
خرداد سال 1364 بود لشکر 28 پياده سنندج به منطقه شمال غرب اشنويه اعزام مي شد . گردان ما که در معيت تيپ 2 لشکر سنندج بود به منطقه عملياتي قادر که قرار بود در آينده اي نزديک عملياتي انجام گيرد اعزام شد . محل استقرار ما در دامنه ارتفاعات کلاشين از ارتفاعات منطقه اشنويه بود
در يک قدمي تشيع...!!!
خلاصه روز آخر رسيد و من با صحيفه سجاديه که قبلا قولش رو داده بودم سر قرار حاضر شدم. بعد از سلام و احوالپرسي، کتاب را بي پروا درآوردم و تقديم کردم. هر دو خوشحال بوديم و حواسمون اصلا به اطراف نبود.
اصلاً حاج قاسم را بُکشيد
عَلمدار ِ اين انقلاب از اين دستها، از اين سردارها کم ندارد.
حاج قاسم را بُکشيد؛ اگر جرأت داريد، که عمراً وجودش را نداريد. شما ترسو و بُزدلهايي بيش نيستيد.
پس حرف زيادي نزنيد.
ما همه حاج قاسم سليماني هستيم …
راننده تاکسي و اختلاس و گود
مسافر : نه ! فاميل من نبوده اما يکي بوده مثل همين مردم . مثل شما! مگه اين يارو از مريخ اومده اختلاس کرده ؟ يا اون مدير بانک از اورانوس به رياست رسيده بوده ؟
راننده : نه آقا جان اونا از ما بهترون اند. من براي يک جفت لاستيک بايد 3 روز برم تعاوني اون وقت اون 3000 ميليارد تومن رو ميخوره يه آبم روش !
مسافر : خب آقا جان راضي نيستي نخر! لاستيک نخر ...
هواي سرد دلتنگي....
شال رو از جلوي صورتم ميارم پايين.....
"ها" ميکنم...... دستم رو......
برميگردم و عقب رو نگاه ميکنم.....
روي برفا...ردپام مونده.......
بدون ردي از "تو"........
ميرم کنار پيرمرد دوره گرد گوشه ي پارک......
نگام که ميکنه با سر اشاره ميکنه بشينم......
ميشينم......به شعله هاي آتيش خيره ميشم.....
چشمتان روز بد نبيند
چشمتان روز بد نبيند ، نمي دانم تا به حال براي گرفتن وام اقدام کرده ايد يا نه؟ اخيرا يکي از بستگان ما که به پانصد هزار تومان وام نياز داشت براي گرفتن وام به يکي از بانک ها رجوع کرد که اين روزها اسمش هم خيلي سر زبان هاست ، ابتدا به او فرمي مي دهند تا پر کند بعد از آن به او گفتند که شما برو يک هفته ديگر بيا تا بررسي کنيم ...
زندگي نامه شيث رضايي !!!
آقايان مسئول! تا کي بايد بودجه هاي هنگفت، صرف افرادي شود که از اساس با واژه ي "ادب" و "اخلاق" بيگانه اند! باور کنيد اين موارد، جزء ساده ترين خواسته هاي يک ملت است: ترا به خدا خدا مسئولان فکري کنند و بيش از اين پول مملکت را در حلقوم اين جماعت نادان تازه به دوران رسيده، پرت نکنند!









