مفاتيح يا كامل تر بگويم مفاتيح الجنان يكي از دم دست ترين كتاب هاي مذهبي در كشور ماست.گزافه نيست اگر بگوييم در كنار هر قرآني اگر چه كمتر نهج البلاغه ويا صحيفه سجاديه يافت مي شود! ولي براحتي مي توانيد كتاب قطور ومفصل شيخ عباس قمي را پيدا كنيد.حتي در ميان جماعتي كه حداقل ظاهرشان به تيپ متدينين نمي خورد در بعضي زمان ها ومكان ها مانند روز كنكور!

اين همه صندلي هاي رياست و وکالت ،همه مديون انقلابي است که کتابش قرآن کريم است ..اگر مسئولين در پست ومقامي جولان ميدهند، اگر از رانت و نفوذشان در جاي جاي اين مملکت اسلامي استفاده به جا يا نابجا ميکنند،اگر بودجه هاي خرد و کلان بيت المال با نفوذ مسئولي به راحتي جابجا ميشود و.. اين نفوذ و قدرتشان همه از صدقه سري همين کتاب انقلاب است

يك نهال وقتي ميتونه يك درخت مثمر ثمر بشه كه از ابتدا درست آبياري شده باشه و به موقع آفت زايي شده باشه. اين رسيدگي در حق ما انسانها نيز در حد اكمل بايد لحاظ بشه. يك كودك وقتي ميتونه آينده اي درخشان داشته باشه، كه از ابتدا خوب تربيت َشده باشه. و اگر كودكي تربيت ديني شده باشه ميشه آينده اش رو تضمين كرد. اصولا روانشناسان غربي ...

يكي از نيازهايي كه امروزه خيلي به چشم مي خورد و هر كسي به دنبال تامين آن مي باشد،آرامش مي باشد.واقعا در زندگي امروز خيلي ها از نداشتن آرامش در عذاب هستند و لذا هر كسي براي تامين آن راهي را پيشنهاد مي كند. اسلام يك مكتب انسان ساز،مكتبي كه تمام آموزه هايش از طرف خداوند متعال مي باشد،راه كارهايي جهت كسب آرامش بيان كرده است.

اينکه در کشوري که امار مصرف سيگار و مشروباتش در دنيا اوله مردمش حتي در حالت مستي قدردان زحمات و جان فشاني سربازان وطنشون هستن برام تعجب انگيز بود و سئوال بر انگيز اينکه انها چه کرده اند که مردمشان اينگونه بار امده اند .

واقعيت اين است که تاريخ کمک خيلي بزرگي به ما کرده،مقام والاي امامان معصوم(ع)را براي ما روشن کرده است،و اگر ما مي خواهيم خودمان را ارزيابي کنيم بايد به اين فکر کنيم که اگر ما در زمان اين بزرگواران بوديم آيا به مقام والايشان واقف بوديم؟آيا فرمانبردارشان بوديم؟يا خداي نکرده در مقابلشان مي ايستاديم.

با عوض کردن بحث گفت : اصلا هوا خيلي گرمه ، ماه رمضون مردم مي خوان چيکار کنند ، اين هم از برکات اين انقلابه ديگه ، کي زمان شاه هوا اين همه گرم ميشد ، تازه ماه رمضون هم 3 روز بود اينا براي اينکه بخوان بگن ما بيشتر مي دونيم کردند 30 روز .

يک سمت دست کوچک رهرا ؛ اويي که بسيار دوستش داشتم اما از خطايش نمي توانستم بگذرم و يک طرف دست تنومندو بزرگ رضا؛ که کار در مزرعه پوست آن را زمخت کرده بود و از دستهايش مردي توانا ساخته بود .

+وقتي همه سرسفره ناهار نشستن و تو متفکرانه پاروپا انداختي و داري مطالعه ميکني _فلاني! ناهار! _شما بفرمائيد !بنده در ادامه رياضت هاي ماه شعبانم از شيش ماه پيش روزه ام! +وقتي که مهموناي شهرستان رسيدن و تو يه جوري آب و تاب دار دعوتشون ميکني به نماز جماعت که در آن واحد ميخوان بهت ايمان بيارن!

مولا ..تو خورشيد بودي وما سالها به ماه مي نگريستيم خورشيد هست وچشمهاي من قدرت نگريستن ندارند ....چه کسي وجود خورشيد را انکار خواهد کرد وقتي نور شديد است.....چشمها ناتوانند.... خورشيد هست وچشم هايم قدرت نگريستن ندارند.... عينک تقوا گران است. جيب من خاليست...