از ظواهر امر چنين پيدا است که برجام يک اقدام داوطلبانه و يک طرفه از سوي ايران است و هر تحريم جديدي هم عليه کشورمان تصويب شود، مسئولين ليبرال دولت اعتدال جرأت برگشت .
بي خيال هزينه ي پيامک هاي پي در پي وارد نظرسنجي ايرانسلي دولت شدم.. با اين حس کنجکاوي که آيا منش دولت دچار تحول شده و نظرات مردم برايش مهم است يا نه؟!
رئيس جمهور محترم که فرمايش مي کنند هدف از انقلاب فقط وحدت بود!! و من انقلابي ام کار کردي نداره! به فرمايش ايشان هيجانات انقلابي هم که خاص هر انقلابي است .
مي خواهم امشب روضه ي مادر بخوانم/مي خواهم از حال و هواي در بخوانم/از ياس هجده ساله ي پرپر بگويم/مي خواهم از داغ دل حيدر بگويم/در بسته بود و چشم دنيا بود بسته
چه در کوچه شد دختر آسمان/ که اينگونه رخ مي کشي در نقاب/ چگونه شد اين جمع در جمع کين/ در و آتش و ميخ و بند و طناب/ خـدا ! بشکند دست آن نابکار/ که زد پنجه بر پنجه ي آفتاب
گرفته اند به زانوي غم دو دست عزا / كنار حضرت خورشيد جمعي از اصحاب/ميان كوچه به رخسار ماه سيلي خورد / و دست حضرت خورشيد بسته شدبه طناب
شايد هيچ حاجي فيروزي نتواند در لبخند ِاشک هايش، محو کند دلتنگي را از نگاه کودکي که به تحير نشسته و در واژه هاي نا آشنا ، بهار را به هجايي از عمق تفکر، رصدي در محال خيال دارد.
داني زمين به داغ دلت چون گريسته؟/مثل غروب جمعه زمان خون گريسته/در راستاي سروِ شکنجيده قامتت/چندين هزار لاله ي واژون گريسته/دريا به ابر گفت:چرا گريه ميکني؟
شب شهادت زهراست ديده دريا شد/براي گريه ي بي انتها مهيا شد/علي(ع) به شانه ي خود جان خويش را مي برد/دوباره غافله سالار عشق تنها شد/امير عشق که با چاه درد دل مي کرد.
همانطور که امام خامنه اي اشاره داشتند، ما دنبال جريان، افراد و گفتماني هستيم که نقاط قوت احمدي نژاد را داشته باشد و نقاط ضعفش را نداشته باشد، پس ضمن توجه کردن .
در اين دلتنگي زمانه دلتنگ بودني از سبز عشق و آبي مهر ، واژه ها را به اسارت حصر ،کلافي سر در گم مي کند که تمام معنايش را نگاه خاموش مي فهمد.شايد در سکوت گذر مي کنيم .
شما ادعا کرديد که با بال شکسته پريديد و منظورتان لابد ردصلاحيت برخي از شخصيت هاي اصلاحاتي بود، آقاي زيباکلام! چرا رک و راحت نميگوييد که منظورتان اين است
سبک زندگي اکثر مردم شريف تهران به تدريج نسبت به سبک زندگي ساير مناطق کشور تفاوت هاي آشکاري پيدا کرده است، به نحوي که اگر چه يک رويش تلاش و کار شبانه روزي است
گاهي مي توان در امتداد سکوت شب، شبنم ياس هاي سرگردان را ديد و پر چين حصار شمشادها را به زبان ترنم خواند .. با نيلوفرها هم آوا شد و قصه ي تلخ سکوت را از دل خاموش شب شنيد
پيکر شهيد آمد، آقا روح الله مادر نداشت، پيش خودم ميگفتم توي آن دنيا چه فيضي برده از شهادت پسرش، خاله شهيد پيرزن باصفايي بود. مويه ميکرد مرا ياد مادر .
کساني که با اسم اسلام مي آيند و مي خواهند خرابکاري بکنند..بدانيد اين ها اسلامي نيستند، اين ها ضد اسلام هستند، ضد انقلاب هستند،نفوذ کرده‌اند.
حيات انتخاباتي زن ايراني به سال 1341 بر مي‌گردد زماني که با تصويب لايحه انجمن‌هاي ايالتي و ولايتي توسط هيئت دولت براي نخستين به زنان اجازه شرکت در انتخابات را يافتند.
شام غريبان كوثر قرآن است/به گونه ي حيدر (ع)اشك دوچشمان است/زينب(س) مظلومه، دست عزا بر سر/دو چشم او از غم، هميشه گريان است/خانه ي بي زهرا(س)، کوير تفتيده است.
از آتش غمت دو جهان سوخت مثل شمع/ملك بهشت و باغ جنان سوخت مثل شمع/بغضي به سينه داشت موذن ز داغ تو/در حنجره نواي اذان سوخت مثل شمع/چون شد بهار عمر تو تبديل بر خزان.
جريان آلوده به انواع مفاسد اقتصادي، سياسي و امنيتي کارش به جائي رسيده که عنان حرکت انتخاباتي خود را به سردسته جريان فاسد اقتصادي مي سپارد و حيا هم نمي کند!