انحراف، اصلاح، سازندگي نامهايي آشنا در فرهنگ جامعه کنوني ما که هر چند سالي رنگ و بويي جديدتر به خود مي گيرد. گفتارم با شماست، برادر و خواهر-آقا و خانم. آقا و خانم به ظاهر متمدن و روشنفکر و نوگرا که روزي شايد چفيه تان جانماز و سفره و خلاصه همه زندگي تان بود و حال دستمالي تاشده يا مچاله شده در گوشه صندوقچه. با شما که روزي همسنگر اين شهيد و آن شهيد، جلو دار اين عمليات و آن عمليات، طراح اين ميدان و آن ميدان بوديد.شمايي که در محيط جهاد اصغر رشد کرديد و درخشيديد و در جهاد اکبر گاهي به ريپل زدن مي افتي

بالاخره روزي که اميدش را داشتيم فرا رسيد. روزي که سفيرِ صاحبِ مُحرَّم، ماه توبه، از ديار ما انسانها پر مي‌کشد. سِرّ شهادت مسلم بن عقيل در اين روز چيست، خدا مي‌داند. راستي دعاي اين روز هم از آنِ اباعبدالله عليه السلام است. بندگي و شهادت و ولايت و ايثار و توبه و گذشت، همه؛ در اين روزها به هم گره خورده است! در هيچ روزي به اندازه اين روز، خداوند بندگان خود را از آتش جهنم آزاد نمي‌کند؛ براي توبه و بخشش، بعد از شبهاي قدر مي‌توان به اين روز اميد داشت. بنده‌ي من تو را بس نيست؟ روزهاي جداييمان کافي ني

مسولين تبريک! زن ايراني اين بار هم در مجامع بين المللي هنري درخشيد ودوربين ها اورا براي تاريخ ثبت کردند. بار ديگرزن ايراني را ستايش کردند در حالي که از ارتفاعي پست بالا مي رفت که اين بار نه برفراز افتخار نجابت که براي تن فروشي اش براي وطن فروشي اش براي عريانيش براي به لجن کشيدن قرن ها تمدن نجابت زن ايراني براي او هورا کشيدند!! برايش کف مي زدند که اين چنين مغرور وبه ياد ماندني تمام قد زني که سالهاست بر مسند هنر از بيت المال مسلمين روزي مي برد در مقابل پيامبر اسلام(ص)از روي پهلوي شکسته

ابتدا براي شناخت بهتر ديدگاهم در خصوص گروه فشار و ارتباط آن با جريانات مختلف سياسي و اجتماعي در کشور مان ، تعاريفي سازماني ( البته براي گروهي غير سازماني و غير رسمي ) خدمت تان عرض خواهم کرد : شناخت مفهوم آزادي و ارتباط آن با گروه هاي فشار : صد البته استفاده ( سوء استفاده ) از اين گروهها به نفع اهداف سازماني و حزبي ، اولين ره آوردش از بين بردن آزادي هاي اجتماعي و فرهنگي است ، هدفي که شايد کمتر کسي به آن از اين زاويه نگاهي بياندازد . البته اين آزادي در زمينه هاي مختلف ، دست آويزي شده براي ادا

اين روزها اعتراضات خصوصي بين اعضا با دبيران اين دوره و دوره هاي قبل کمي بيشتر شده است، بخاطر اتفاقاي تلخ گذشته کمتر کسي جرات ميکند که انتقاداتش را عمومي کند، متاسفانه جبهه گيري ها هم زياد شده و انتقاد پذيري ها هم کم. کلاه هم که زماني قاضي ميشد حالا شده آفتاب گير که نور ازش عبور ميکنه مثل آبکش... خب طبيعيه ... البته طبيعي شده! کسي هم که بخواد حرفي بزنه سريع چند پرونده تشکيل ميدن عليه اون بنده خدا که اگه اعتراض داريد فلان جا بگيد، شما دنبال برگزيده شدنيد، نوشته هاتون شايستگي نداره و کلي از اينجو

«حيوان خانگي… اما از جنس تکنولوژي». هي! بفهمي نفهمي همين است اپل. ظريف، زيبا، ناز، نازک، اندامي و دلربا که بيشتر به کار نگاه کردن و لذت بردن مي‌آيد تا استفاده. اعجاز حضرت تکنولوژي در خلق اپل نيست؛ در استحمار فوق‌ مدرن اغلب کاربران به شدت محترم سيب گاز زده است. سيبي فقط با يک گاز! بيشترش را حق نداري بخوري! سهم تو فقط اندازه يک گاز است! همين را بفهم و با همين حال کن و خوش باش، الباقي سيب پيشکش! يعني فعلا با همين يک گاز درگير باش که جاودانگي آدم در زدن همين گاز است. هبوط نه از بهشت خدا، بلکه ورود ب

تقديم به شاگردان عزيزم و با آرزوي موفقيت روز افزون براي آنان در ادامه راه : تا رفتن تو مانده حدود دو سه هفته / يک سال که با سرعت يک ثانيه رفته / فيثاغورث و تالس و حيراني تو ... آه / اين خاطره ها مانده در انديشه ي تخته / حس مي کند امروز جدا مي شود از تو / هر چند که با خنده کنار تو نشسته / مي ترسد از اين فکر که يک روز نباشي / مانند تو در موقع مشق ننوشته / امروز چه سخت است برايش که بگويد / حرفي که به دل دارد و هر بار نگفته اين مسأله هر بار جديد است و پر اب

ليوان چاي و قند و گلِ ياس و نسترن / بر روي ميز خانه ي مــادر بزرگ مـــن / در دست هاي خسته ي بابابزرگ هست / ديوان شعر حافـــــظِ شيرازِ خوش سخن / بار دگر تفأل و يک شعـــر ناب بود / تنها جواب نيت مخفيِ مَشت حسن / مَشتي حســن رفيق و برادر نبود نه / او بود از براي پدر همـــچو جان و تن / توي حياط ، حامد و احسان نشسته اند / پيش درخت سب ، سَـر سبزه و چمن / بحث کلاس و مدرسه و ناظم و مدير / تا تيم دست سوم منچستر وطـــن! / زهرا کنار حوض و عروسک

پلوراليسم ديني ، مشي فلسفه و اجتهاد عقلاني نام مي‌گيرد و منظري كلامي است كه بالاتر از رويه عمل و رفتار ، به رفتار دينداران نظر مي‌افكند ، پلورالسيم ديني نگاهي است مبتني بر تراوش فراديني كه اديان را در كنار هم مورد مطالعه و نقادي قرار مي دهد و اديان در طيفي مساوي و هم عرض و بدون برتري و در حجيتي مورد توجه قرار مي‌گيرند . گفتگوي اديان در حقيقت جواب به مساله تفاهم و حسن همجواري و وحدت مسالمت آميز اديان است . ... اهداف و انگيزه‌هاي اوليه در ديالوگ ديني مي‌تواند زياد باشد ، از جمله ... تقليل به اصطلا

اين روش بايد به نوعي قانونمند و در جامعه نهادينه شود تا هر فردي که مثلا ده ميليون تومان پول در اختيار دارد فورا يک مغازه داير کند و شروع کند به فعاليت در جامعه داير کردن فروشگاه هاي بزرگ مي بايست در تحت عنوان اقتصاد اسلامي نو عي بازو به حساب بيايد. زيرا غير از اين روش در جامعه اقتصاد ازاد نمي توان جلو گران فروشان را گرفت. البته شايد اطاق بازگاني و اتحاديه اصناف با اين عمل مخالفت جدي کنند شايد بازاريهاي ها هم به خيابانها بيايند واعتراض هم بکنند ولي هر عملي عکس العملي را در بر خواهد داشت چا