ميخواستم اختلاس كنم!
در آنجا با سيستم پيچيده نظارتي بانک آشنا شدم به اين صورت که يک متصدي فقط مخصوص همين وام هاي کلان(زير ده ميليون ريال) گذاشته بودند و او دائم از صبح تا شب به همه زنگ مي زد و مي گفت "بياييد، اختلاس نکنيد، ما حواسمان جمع است!!!"
آژير ايلاميها هميشه قرمز بود
در تاريخ 16 شهريور 59 پاسگاه هاي مرزي ايلام مورد تهاجم رژيم بعث قرار گرفت و در تاريخ نوزدهم همين ماه به دست دشمن افتاد، يعني حدودا 12 روز زودتر از اعلام رسمي جنگ ارتفاعات ايلام به دست دشمن افتاد و بعد از تصويب قطعنامه رسمي نيز، جنگ تا سه راهي جند الله ايلام از سوي عراق پيش آمد.
پرواز با صادق آل عبا+عکس
بازم يه نشونه...
بازم تشييع شهدا...
بازم قدري نفس كشيدن توي اين شهر، اونم تو اوج آلودگي ها...
بازم من، او و ديگر هيچ...
هفته دفاع مقدس گرامي باد
هفته دفاع مقدس يادآور خون هاي مقدسي است که در پاي شجره طوباي انقلاب اسلامي ريخته شد. فرزندان جبهه و شهادت اطاعت را عبادت مي بينند. وارثان دفاع مقدس عزت جهاد را با ذلت در خانه نشستن عوض نمي کنند. ايستادگي آنها نشستگان تاريخ را به قيام وا مي دارد و اين پيام بزرگ دفاع مقدس است
صفاي همت
طبق روال هميشگي معلم شروع به خوندن ليست حضور و غياب کرد :بزرگراه همت ...حاضر.
ورزشگاه همت ...حاضر.
غيرت همت ...غايب.
سمينار همت ...حاضر.
همايش همت ...حاضر.
مردونگي همت ...غايب.
مجتمع فرهنگي همت ...حاضر.
آقايي همت ...غايب.
صداقت همت ...غايب.
غايبا بيشتر از حاضرا بودن کلاس تعطيل ....!!
تبعيت از امام بي هدف نبود ...
جنگ که شروع شد، ديدند که اين بار فقط مسئله ي ما نفت و غارت ديگر منابع
طبيعي نيست؛ اين بار استکبار جهاني با هم پيمانانش، دست به دست هم داده و
قصد نابودي اسلام و ايران و ايراني را دارند.
ماجراي جنگ کرواسي را به خاطر مي آوريم و نسل کشي مسلمانان را در آن
ديار را که بررسي مي کنيم، مي بينيم که مستکبرين جهان، قصد داشتند نسل
کشي در ايران راه بيندازند و اثري از ايراني باقي نگذارند.
برگي از كربلاي ايران...
و به فاصله يك چشم بر هم زدن آب ها روي زمين افتاده بود و تيري در "سرت" خودنمايي ميكرد...
السلام عليك يا ابوالفضل العباس....*** چه ميدانستي كه قبل از شهادتت كنار اسمت "شهيد" ميگذاشتي...***
يه روزي،خوب بودم .اما حالا چي ؟!
يه روزي ...صداي ضبط تاکسي که ترانه هاي ناجور ميذاشت آزارم ميداد تا حدي که دلم مي خواست گريه کنم.
يه روزي ...وقتي با اسم آقا شوخي ميشد از کوره در مي رفتم و امکان نداشت ساکت بمونم.
يه روزي ...اگه نمازم قضا ميشد دلم بدجوري مي گرفت.
يه روزي ... وقتي حتي گردي کامل صورتم که پوشوندنش واجب نيست رو نامحرم ميديد حس خوبي نداشتم و سريع خودمو مي پوشوندم...
خودت قضاوت كن !
طرف اومده وبلاگ زده . يه وبلاگ مذهبي . به هر دري ميزنه تا نظراش زياد شه
بابا تو اگه واسه پر کردن خلآ هاي روحي خودت وب زدي که هيچ.اصلا نميشه باهات بحث کرد
ولي اگه هدفت کار کردن واسه خداست پس ديگه چرا انتظار تشکر از خلق خدا داري
اگه اعتقاد داري که کارت واسه خداست ، پس شک نداشته باش خودش هواتو داره
ننه ي دکتر
همه نگاه ها بي اختيار رفت سمت صبا. بيچاره صبا نمي دانست مقنعه 10 سانت گشادش را چگونه جلو آورد که کسي متوجه حرکتش نشود.









