غديري ترين شهر ايران
سهراب سپهري در مجموعه ي «صداي پاي آب » چهار بار از کاشان ياد ميکند. شهري که با مسلماني و قبله و کعبه واذان و وضو و نماز مأنوس است.نگارنده تصور مي کند اگر تقسيمات سياسي کشوري کاري به کار کاشان نمي داشت و او را به حال خود رها مي کرد.کاشان امروز مي توانست نمونهي کوچکي از تمدّن اسلامي را به جهانيان عرضه کندزيرا شهر ولايت استرسم 1300ساله ي مردم در عيد سعيد غدير خم آن است که در اين روز جلوي منازل خود را آب و جارومي کنند و معابر عمومي را چراغاني و با پارچههاي رنگارنگ غديري جلوه هايي از عشق به ولاي
رسالتي سترگ
آنها كه پيش رفته بودند بازگشتند
و آنها كه عقب مانده بودند رسيدند
تمام ِ صدوبيستهزار نفر جمع كه شدند
از چهار طرف اعتراف گرفت كه صدايش را ميشنوند!
تا همه را جمع نكرد
تا همه نگفتند صدايت را ميشنويم
سخنش را نگفت!
نخواست بهانهاي براي كسي بماند!و فرداروزي كسي بتواند ادعا كند
كه آن روزميان آن دشت
بالاي آن منبرپيغمبر
حرف زيادي نزد
حرف از دوستي علي بود
همين!! بعد از حمد و ثناي خدا
براي نبوتش از مردم اعتراف گرفت
و تمام ِ آن صدوبيستهزار نفر شهادت دادند
انتهاي بي شرمي
از يک سو خالد مشعل با اوج گيري اخوان المسلمين در کشور پهناور مصر ، کيسه بزرگي براي خود دوخته بود و از سوي ديگر کمکهاي بي دريغ جمهوري اسلامي هم مثل اينکه ديگر برايش چَرب نبود . در اين ميان با پشت پا زدن به آرمانهاي مردم مظلوم فلسطين به شما دلارهاي سياه عربي رفت و ضمن همکاري با قطر و ترکيه ، در مقاطعي حتي اين وقاهت را به اوج رساند و علناً جمهوري اسلامي ايران را عامل نا امني در منطقه معرفي کرد !!!
خوش خيالي
طبق معمول مراودات سياسي و اجتماعي در داخل کشور ، اين مسئله ي عدم آگاهي از کارکردهاي رسانه سبب شده که در برخي از موارد آقايان به خيال خود براي اينکه کمي بر سر زبانها بيافتند با رسانه هايي که ديگر سياست ها و مسير حرکت شان مشخص و روشن است به مصاحبه بپردازند شايد هم در خيال خود سعي دارند روشنفکر جلوه کنند و بگويند : به خودمان مطمئن هستيم
نقدي بررمان هاي عاشقانه
حتما شما هم تا به حال نام يکي از اين رمان ها را شنيده ايد يا حداقل نام نويسندگان معروف در اين عرصه را بدون شک اين روزها طرفداران اين گونه رمان ها زياد شده اند تا به حدي که مي توانم بگويم در مدرسه اي که من مشغول به تحصيلم همه ي دانش آموزان حداقل يکي دوبار لاي اينگونه کتاب ها را هم باز کرده اند و کسي نيست که آشنايي با اين سبک نويسندگي نداشته باشد اما نکته مهم و قابل توجه محتوا ي اين نوشته هاست من به شخصه نه اجازه و نه جرئت رد محتواي اين دسته کتاب ها را دارم و نه مي کنم اما انتقاداتي دارم که اميدوا
تذكري به نهادهاي فرهنگي
نگاه مقام معظم رهبري به مولفه فرهنگ به عنوان يک سيستم و نياز به مهندسي فرهنگي در سطح جامعه و نظر ايشان مبني با تمرکز در سطح کلان مديريت فرهنگي موضعي است که در بيانات ايشان به وضوح مشخص است.وقتي نهاد هاي مختلف براي يک موضوع مثلا بحث جنگ نرم و يا فضاي مجازي هر کدام مستقل اقدام به تشکيل تشکيلاتي مي کنند، اين امر تا حدي پيش مي رود که گاها
عبور ازهدفمندي يارانه ها
اكنون دولت در مجموع پرداخت ميزان يارانه هاي مستقيم و غيرمستقيم از قبل از اجراي هدفمندي نيز عقب رفته و اين مسئله موجب شده است تا ادامه ي اين روند حقيقتاً دشوار گردد.بحث دهك بندي و خوشه بندي در دولت دهم نيز بارها مطرح شد و حتي عمليات شد و در اين خصوص جمع آوري اطلاعات درآمدي و دارايي مردم (به صورت خود اظهاري) انجام شد، ليكن در نهايت به دليل قابل اتكا نبودن اطلاعات و بروز اشتباهات آشكار در نتايج خوشه بندي ها،
علي نامي در آسمانها
ده سال از هجرت خاتمالانيباء(ص) گذشته و حضرتش به مکه مکرمه سفر نمود تا حج بگذارد و آداب حجگذاردن را به مسلمانان بياموزد . سال آخر عمر پربرکت پيامبر اکرم(ص) بود و عطر سفر آخرت را استشمام فرموده بود و لذا اين حج ، حجهالوداع بود . حاجيان حج گذاشتند و در جوار رحمت للعالمين در مسير بازگشت به اوطان خويش بودند . به غدير خم ، اندکي مانده به جحفه در نزديکي مدينه که رسيدند پيامبر خدا دستور توقف کاروان
شيري که او به زمين ريخت
آقاي احمدي نژاد در کابينه ي دولت نهم، برترين و قوي ترين نيروهاي متخصص در بخشهاي مختلف را با رويکرد توأمان تخصص گرايي، جوانگرايي و دور شدن از حلقه بسته مديران به کار گماشت، به نحوي که جوان ترين، متخصص ترين و غيروابسته ترين دولت را تشکيل داد و خود به عنوان رييس دولت، هماهنگي اين نيروها را بر عهده گرفت، ليکن در هماهنگي بين اين نيروها که بعضاً مانند دکتر جهرمي فاقد تخصص در وزارت کار بودند، به جاي اين که تخصص را مد نظر قرار دهد، شروع کرد به اعمال نظرات غيرکارشناسي و به اين شکل در اولين دعواهاي دولت ن
مرا مي بخشي
گرچه درياي گناهم تو مرا مي بخشي/
تو خداوند رحيمي همه را مي بخشي/
دير شد آمدنم چونكه نمي دانستم/
هر كه آيد به سراغ تو بها مي بخشي/
اي دوابخش رئوف همه ي مخلوقات/
دردمندي كه تو را خوانده، دوا مي بخشي/
قهر تو شعله ي مهر است نمي سوزاني/
مي بري زنگ ز دلها و جلا مي بخشي/
بس كه بخشنده ي بي منت و الرحماني/
عاشقان را به مناجات و دعا مي بخشي/...









