بحران در سوريه وارد مرحله جديدي شده است. از زماني که گروه سلفي هاي النصرة- همپيمان سازمان القاعده، نانوشته، زمام کار شبه نظامي هاي سلفي در سوريه را بدست گرفتند، تمامي نگاه ها به سوي اين جبهه در مقابل شورشي هاي «ارتش آزاد» جلب شد.از نخستين ماه هاي بحران، دو جبهه اسلامگرايان و «ارتش آزاد» ائتلاف واحدي را بر ضد دولت بشار اسد در سوريه تشکيل دادند. پيشروي هاي خوبي هم در مناطق مختلف داشتند. از شهر «رقه» در شمال سوريه گرفته تا حومه دمشق، حلب، حماة، حمص و ديرالزور، عملا به جولانگاه مخالفان مسلح اسد تبدي

در ميان اين همه نقشه هاي خصمانه اقتصادي و سياسي براي اسلام و مسلمين، بزرگترين نقشه ي استکبار، از نوع نرم است. آمريکا و انگليس، در قرن اخير نسبت به ايجاد و تقويت فرق انحرافي اسلامي تلاش فراواني کرده اند. دو فرقه وهابيت و بهاييت از بزرگترين و مورد حمايت ترين اين فرقه ها هستند که هر دو حدوداً در 2 قرن اخير ايجاد شدند، به اين صورت که وهابيت از تسنن و بهاييت از تشيع استخراج گرديدند و به شدت مورد حمايت استعمار پير انگليس قرار گرفته و به سرعت رشد کردند.

شايد اينکه انتظار داشته باشيم وقتي از پرتقال در آبميوه گيري استفاده مي کنيم به آب سيب برسيم کمي دور از عقلانيت باشد ولي جالب اينجاست که برخي از ما ها اين انتظار را داريم ! اينکه از از پرتقال ، آب پرتقال استخراج مي شود به اين دليل است که شاکله اش اينگونه است . در واقعيت و بسترهاي فرهنگ دروني ما هم همينگونه است . در واقع شاکله هر انساني رابطه خطي و مستقيم با سبک زندگي اش دارد .

قبل از مذاکره: وقتي که همزمان با آغاز بکار دولت جديد و مقارن با سفر روحاني به نيويورک، خاطرات جديد آقاي هاشمي در خصوص مخالفت امام خميني با مرگ بر آمريکا بر سرزبان ها مي افتد محتواي مذاکرات: بنا به اعلام آقاي ظريف و خانم اشتون، دو طرف مذاکره در خصوص علني نکردن محتواي مذاکرات به تفاهم رسيده اند و قاعدتاً اين مسئله به منظور اين است که فشارهاي جانبي در خصوص محتواي مذاکرات بر طرفين ايجاد نشود، ولي به راستي اگر فشاري بر دوطرف مذاکره باشد از سوي چه کساني مي توانسته وارد شود، به نظر من بيشترين فشار بر ه

رزيابي مولفه هاي فرهنگ ، هنر و ارتباطات براي همسو کردن تکنولوژي هاي نوين با ارزشهاي فرهنگي هر جامعه ، از نيازهاي ضروري است که اين روزها به شدت نبود آن احساس مي شود . اصولاً تکنولوژي هاي نويني که در روح و قالب ملموس رسانه ها ظهور پيدا مي کنند کارکردهايي که ما از تکنولوژي هاي گذشته انتظار داشتيم را انجام نمي دهند ، يعني فقط به يک گزينه قابل اتکا جهت برهم زدن عادي افکار و انديشه ها بسنده نمي کنند بلکه سعي مي کنند تا حواس را به شدت درگير خود کرده و در واقع به نوعي سعي دارند ساختاري نوين و نو در آ

کاش با مادرت زيارت مي‌آمدي، نمي‌دانم شايد ديگر نباشد! شايد هم ازدواج کرده‌اي. بچه‌ي کجايي؟ از خودت بگو، کجا بودي؟ آن طرف‌ها خوش گذشت؟ چند سال نبودي؟ اصلا تو چرا جوابم را نمي‌دهي؟! بگذار برايت درددلي کنم. اين روزها هر کاري که مي‌کنم مي‌خواهم جار بزنم، اسمم همه جا باشد، بگويم اين منم من! مي‌خواهم نامم همه جا بدرخشد. تو چطور؟! اصلا تا حالا کار خوب کرده‌اي؟ بي‌خيال تو که جواب ما را نمي‌دهي، نمي‌دانم، احساس مي‌کنم فرق است بين من و تو؛ از زمين تا آسمان. يادم رفت اسمت را بپرسم .... به راستي که

گل کرده به رنگ يقيــــن گلبــــوته ي بـــاور مــــــا/ فــــرياد حمــــاســـه بود خونواژه ي حنجـــر مـــــا/ پــــايـــايي نشئه ي عشق برنــــايي لحظه ي اوج/ بي پــــرده عيـــان شده از ايمـــــان مصوّر مـــــا/ سرسبزي باغ شرف از سرخي خون کسي است/ کز پيله ي «من» شده در پيوسته به لشکـــر ما/ زحمت نرسد به کسي از رويش خار وخســــي/ تا سايه فکنده به خاک اين نخــــل تنــــاور مـــــا/ لب تشنه اگر چه شود در جبهه رهيده چه غم/ کز کـــــوثـــر عشق و صفــــا نوشيــ

، در نظر نگرفتن تفاوت جايگاه ناظر و مجري است و حال اين که رييس قوه مجريه به عنوان مجري قانون اساسي، نمي تواند مجري بودن خود را به نظارت تأويل نمايد چرا که همواره مقام ناظر فراتر از مقام مجري تعريف شده و طبق اصل 110 قانون اساسي، قوه مجريه و ساير قوا تحت نظارت رهبر بوده و مسئول نظارت و تنظيم قواي سه گانه مقام رهبري است. بحث ديگر اين که، ماده 113 قانون اساسي را نمي توان طوري تفسير کرد که با نص ماده 57 قانون اساسي که قواي سه گانه و اختيارات ايشان را تفکيک کرده و اجازه دخالت در امور يکديگر را به ا

بي شک پاسخي که دستگاه ديپلماسي جمهوري اسلامي ايران به توهمات عربستان سعودي داد در اين روزها به جا و منطقي بوده و نشان از قدرت تحليل بالاي ايران در خصوص مسائل منطقه اي و جهاني داشت . همين مسئله هم باعث شد که عربستان بر خلاف اظهار نظر دوستان حاشيه خليج فارسي شان ، عنان از کف بدهد و از حالت عادي خارج شود و دست به اقدامات انتهاري بزند که البته بي شک اين اقدامات تنها و تنها به منزوي شدن خودش منجر خواهد شد . پادشاهي رياض که از نحوه گفتگوي هيئت ايراني و آمريکايي در سازمان ملل متحد و نزديکي ظاهري شا

فعاليت گروهي مسلما در رسيدن به اهداف از حرکتهاي فردي موثرتر مي باشد اما اين فعاليت گروهي يا متشکل شدن اگر از چارچوب خود پا فراتر نهد نه تنها مفيد نخواهد بود بلکه اثرات مخربي بر روند رشد خواهد داشت . در زير شاخصه هاي يک تشکل يا اجتماع سالم يا مفيد را مورد بررسي قرار مي دهيم تا مشخص شود چرا نقش آفريني احزاب پس از انقلاب اسلامي و حتي قبل از آن رند انقلاب را کند کرده است . از آنجا که انقلاب اسلامي ، انقلابي به تمام معني توحيدي است پس همه فعاليتهايي که در مسير پيشبرد انقلاب صورت مي گيرد بايد