<   <<   101   102   103   104   105   >>   >

قياسِ شيطاني
 قياسِ شيطاني
يعني ميشه منم يه روزي ماشين بخرم؟ حتي ژيان! يه چيزي باشه که چهار تا چرخ داشته باشه، کافيه، اما وقتي که ماشين رو خريدي و سوارش شدي، مي‌بيني نه! به درد نمي‌خوره، ماشينِ بهتر هم هست، مخصوصاً اگه سوار ماشين‌هاي بهتر بشي يا رانندگي کني، ديگه اون حس رو نسبت به اون ماشيني که يه روز آرزوش رو داشتي، نداري وقتي نداشتي فرق مي‌کرد، نمي‌دونستي ماشين چيه، چه عيبي داره، چطور باشه بهتره و از مسائل فنيِ ماشين هيچ آگاهي نداشتي. اما الان، مي‌فهمي، تا يه ماشين بهتر رو مي‌بيني آه مي‌کشي و مي‌گي:
تهمت به رئيس جمهور
 تهمت به رئيس جمهور
چرا شيطان انگاري و تخاصم ؟! آيا پيشروي رأس فتنه نبايد ما را متنبه کند و تذکرات ولائي رهبري که اطاعتش واجب برماست را در رفع دشمني بين خودي ها به کار گيريم و کينه ها و حقد و حسد ها را کنار گذاشته و با گفتگو و کرسي هاي آزاد انديشي آنرا بر طرف کرد ؟! جاي تأسف دارد؛ کساني که براي مشهور شدن حتّي حاضرند با « اپوزسيون » مناظره کنند دعوت مناظره ي من طلبه را با پرونده سازي پاسخ مي دهند واقعاً بايد براي ساختار آموزشي اي که خروجيش اين است فاتحه خواند! برادران ! « أعدي عدو » ما کس ديگري است راه را اشت
ترور رسانه اي
 ترور رسانه اي
و اين همان چيزي است که امروز دولت و شخص احمدي نژاد با آن روبرو ست رسانه هايي که همت را بر نابودي احمدي نژاد گذارده اند. چرا احمدي نژاد خوب و مردمي و استثنايي ديروز بعضي ها که کوچکترين انتقاد را در مورد او نمي پذيرفتند و تجليل و تمحيد هاي فراوان آنها از دولت او هنوز در گوش است به يکباره شدند مقابل احمدي نژاد اين خودش مشکوک نيست. اين ضد ولايت شدن احمدي نژاد ليبرال و انحرافي و ... شدن او از چه زماني آغاز شد از بعد انتخابات سال 88 انتخاباتي که قرار بود سرنوشتِ نه تنها ايران بلکه کل جهان را تغي
ازدواج سياسي ساده!!
 ازدواج سياسي ساده!!
امروز به مناسبت سالروز ازدواج حضرت اميرمؤمنان و حضرت زهرا سلام الله عليهما در تقويم رسمي کشور،‌ به نام «روز ازدواج» نامگذاري شده است. در همين موضوع نکته‌اي مي‌نويسم که مي‌تواند تأمل‌برانگيز باشد. اسفند سال گذشته، عقد ازدواج دختر و پسري از خانواده سياسيون مشهور کشور، بسته مي‌شود. تا اينجا مشکلي نيست! تعلق جناح سياسي را هم نمي‌نويسم تا متهم به سوگيري سياسي در اين يادداشت نشوم!
سياستگذاري جمعيتي
 سياستگذاري جمعيتي
سالهاست که در کشور ما بحث توالد و افزايش جمعيت با برخوردهاي افراطي و تفريطي مواجه شده است و موجب شده تا اداره و مديريت کشور به صورت بهره ور ميسر نباشد. طي چند سالي که دستور افزايش جمعيت به صورت نامحدود و تا آخرين نا صادر شد، مشکلات متعددي در کشور ايجاد گرديد و موجب شد تا مجدداً با دستور مسئولان و البته حمايت بزرگان، با شعار "يک فرزند خوب دو فرزند کافي" يا "فرزند کمتر، زندگي بهتر" افزايش بي محاباي جمعيت کنترل شد ولي وضعيت کنترلي بيش از حد ادامه يافت و موجب شد تا اکنون از سوي نهادهاي داخلي و حتي
اسب وحشي غزل
 اسب وحشي غزل
کـرده اي بـا غـم خـود پـشـت مـرا چـون پـل خـم/ و بــه مــن لــطـف نــمـودي و عــطـا کــردي غــم/ چـشم من چشمه ي موج است و گر نه اطـلس/ بــرکــه اي بــود کــه بــا اشــک فــراقـت شد يـم/ نــوســان دلــم از جــنـبـش ســرخ لــب تــوسـت/ مـي پـــرد کـــنــتــورم از بـــرق نـــگاهــت هـر دم/ گــر چــه خــورشــيــد مــرا از دل صــبــحـم بـردي/ ســائــل رنــد شــب جــمــعــه ي چـشمان تو ام
جوانان جامعه را دريابيم
 جوانان جامعه را دريابيم
مدير مدرسه وقني مي خواست نصحيتمان كند مي گفت در س بخوانيد واگر اهل در س ومدرسه نباشيد عاقبتتان اين است كه آن وقت بايك دستمال ابريشم در خيابان ها عاطل مي چرخيد ومزاحم مردم وناموس آنان مي شويد وامروز با تعجب مي بينم كه كساني كه به ظاهر اهل مدرسه وكتاب هستند تفاوتي با دستمال ابريشم به دستاني كه آن مدير مان مي گفت ندارند
حوزه و سينما
 حوزه و سينما
گزافه نيست اگر بگوييم در طول 29 دوره قبلي برگزاري اين جشنواره، بزرگترين غايب اين مهمترين رخداد فرهنگي هنري کشور، حوزه علميه بوده است. چه، از آنجا که فيلمهاي جشنواره هر سال، در طول سال بعد به تدريج در نوبت اکران عمومي قرار گرفته و در رگ و پي فرهنگي جامعه به آرامي تزريق خواهند شد، رصد و ارزيابي اين فيلم ها به صورت يکجا و متمرکز، نقش بسيار مهم و اساسي در پيش بيني تحولات آتي فرهنگي کشور خواهد داشت. لذا با کشف امواج و جرياناتي که توليدات سينمايي ايران به وجود خواهد آورد مي توان از يکسو با
ضرباهنگ در
 ضرباهنگ در
باز کن در را که توي کوچه باز ... بوي عطر چاي و شالي مي وزد ... يک نسيم روح بخش جانفزا ... از خراسان شمالي مي وزد ... باز کن در را که دست آفتاب ... باز دارد حلقه بر در مي زند ... مردي از ايل و تبار روشني ... از افق، از سمت دل سر مي زند ... باز کن در را که از آن سوي در ... يک نفر دارد صدايم مي کند ... دست هايي مهربان از جنس نور ...
سراب واژه ها
 سراب واژه ها
حرفي نيست، جز دوري، دوري تو، تازه دوريالي ام افتاده که واقعا دوري، آخ دوري انگاري باورم نشده که مثل رود که در آيينه دور مي شود، دور شده اي و به دريا رسيده اي حرفي نيست، جز بودنم... نبودنت...، گفتنم... نگفتنت... حرفي نيست، جزاينکه سراب شده اي براي واژه ها، مي دوند، مي رسند و تو بازنيستي... از تاب و توان مي افتند، آخ نفس نفس مي زنند واژه ها حرفي نيست، جز سردي نگاهت که مي لرزاند واژه ها را درست مثل دلم مي افتند و زيرسنگيني سکوتت خرد مي شوند خش خش، آخ درد دارند واژه ها نکند بهشت
جاهليت دوم
 جاهليت دوم
تعبير جاهليت و عنوان جاهليت براي عصر كنوني كه دم از علم و عقل مي زند وبا دين و فرهنگ و ارزش و اخلاق به اسم عقل و علم مخالفت مي شود بسيار تعبير دقيق و درس آموز و در عين حال افشا كننده است در واقع خداوند متعال با اين بيان كه بر زبان مبارك محمد امين جاري گشته قرن ها پيش پرده از چهره مكاره غرب برداشته و حقيقت آن را عيان كرده است و مومن واقعي به آموزه هاي محمد عزيز و حكيم با الهام از قرآن فريب شعار ها و ادعاهاي سردمداران جهان جديد را نمي خورد
ديدباني فتنه جديد
 ديدباني فتنه جديد
براي بررسي جنگ نرم تمام عيار دشمنان در اين برهه و رصد مراحل فتنه جديد ، ديده باني رسانه هاي بيگانه و به خصوص رسانه ي دولت خبيث انگليس « بي بي سي » بسيار کارساز مي باشد. فراموش نکنيم که در کودتاي بيست و هشت مرداد ، شيطان استعمارگر انگليس رمز اين کودتا را از بخش فارسي همين بنگاه خبري صهيونيستي منعکس کرد ، بنابراين چند ماه رصد اين رسانه و ديگر خواهرزادگانش را از نظر مي گذرانيم تا کشف رمز فتنه جديد کرده و مراحل اين فتنه را بشناسيم :
حجابِ مجازي
 حجابِ مجازي
هر انسان عاقلي طلا و جواهرات خود را درون گاوصندوق و يا مکاني غير قابل سرقت مي‌گذارد. حال هر چقدر ضريب امنيت اين گاوصندوق بيشتر باشد خيالش راحت‌تر. اگر در نگهداري آن جواهرات کوتاهي کرد و به سرقت رفت، تنها بايد خودش را ملامت کند. همه ما خوب مي‌دانيم که حجاب در حکم گاوصندوق است براي حفظ زن. فردي که حجاب دارد هم در پوشش و هم در گفتار و رفتار، نمي‌توان گفت اصلاً؛ ولي قطعاً کمتر مورد آزار و اذيت و مزاحمت واقع مي‌شود، البته همين داشتن حجاب هم ضريب‌هاي امنيتي دارد که برترين آن چادر است.
ناحيه مقدسه
 ناحيه مقدسه
پس محکم و استوار براي نيزه برافراشتن و شمشير کشيدن به پا خاستي و سپاه فجار را از هم پاشيدي و ذوالفقار برکف، چنان ضربه زنان در غبار ميدان فرو رفتي که گويا تو همان علي مرتضي هستي. پس چون تو را ديدند که بس استواري و شيردل و هيچ ترس و هراسي را بر تو راه نيست، دام هاي مکرشان را بر راهت نهادند و با نيرنگ و پستي، مقابلت به پاخاستند. ملعون، لشکريانش را فرمان داد تا آب را از تو دريغ ورزيدند؛ و ورود تو را به آن مانع شدند؛ و در قتال با تو از اشتران فرود آمدند، و براي سينه به سينه جنگيدن با تو شتاب ورزيدن
امنيت رواني کودک
 امنيت رواني کودک
به طور کلي هر انساني بر اساس غريزه دوست دارد که کارهايش مورد توجه ديگران قرار گيرد و در اين مورد کودکان از موقعيت ويژه اي برخوردار هستند.کودک شما علاقه مند است که بازي کردن، لباس پوشيدن ، غذا خوردن،نقاشي و حتي خطوط کج و معوجي که روي کاغذ ميکشد،مورد توجه شما قرار گيرد.او دوست دارد که به کارهايش بعنوان يک فرد نگاه شود،نه بعنوان يک بازيچه،نبايد به اعمال کودک فقط بعنوان سرگرمي بنگريم،چرا که او در حال جستجو و کنجکاوي و شناخت قابليت هاي خود و محيط اطرافش هست.
شما حق گلايه نداريد
 شما حق گلايه نداريد
يک دسته کساني که در فتنه 88 خودشان جزء فتنه گران بودند و با بيانه و پيغام و مصاحبه از دشمنان ايران طلب حمايت و فشار و تهديد و تحريم و حتي حمله مي کردند. ايشان به واسطه ي خيانتي که در تشديد تحريم ها کردند بايد بارها و بارها به اعدام محکوم مي شدند و اگر اکنون سرشان بالاي دار نيست فقط براي اين است که همه فريفتگان به خيانت و دروغگويي ايشان ايمان آورند که با توجه به اين که همگي بدون پيش شرط تا کنون، در انتخابات شرکت کرده اند و حتي مي خواهند نامزد شوند و يا نماينده معرفي کنند و اين که هيچ دليل و مدرکي
سکه از بهار آزادي تا...!
 سکه از بهار آزادي تا...!
اولين باري که خلفا به نام خود سکه زدند فکر نمي‌کردند که وقتي سرنوشت خود را به سيم و زر بي اعتبار دنيا پيوند مي‌زنند، دوران طلايي سکه‌هاي بخت و اقبالشان هم به زودي پشت تلي از فتنه و بلا غروب خواهد کرد. اگر سکه‌هاي طلا، قايق نجات بخش مطمئني از درياي پر تلاطم زندگي دنيا بود امروز بايد نام قارون و فروعون را در جايگاه دائمي اولين و آخرين کتاب رکورد داران پول و سکه ثبت مي‌کردند، بلکه بالاتر
ميز يک پايه
 ميز يک پايه
گاهي جاي مغز قلب آدم آماج تير حقيقت است اين جور وقت ها با خودم مي گويم هانا کاشکي مي شد جلو دانستنت را مي گرفتي يعني چه جوري بگويم يک رشوه اي چيز ي مي دادي و مانع فهميدن بعضي چيزها مي شدي ... آخر وقتي به قلبت بخورد خيلي درد دارد مي دانيد جوري که نمي تواني قامت راست کني نمي تواني بزاقت را قورت بدهي و متاسفانه اگر آدمي شبيه من باشي و عرضه اشک ريختن نداشته باشي يعني غرورت نگذارد شده حتي يک قطره اشک بريزي و کلا اين راه بيرون ريختن را برايت مسدود کرده باشد فقط مي ماند يک چيز آن هم که هي چشم هايت را
زن، قوي تر از مرد است!
 زن، قوي تر از مرد است!
شايد گفتن اين جمله خوشايند برخي از مردان تنومند و سالار نباشد ...و هميشه خود را يکه تاز زندگي بدانند و حرف اول و آخر را حرفِ خودشان.... اما منظور چيز ديگري ست و به غيرت و غرور مردان بر نخورد! قطعاً در همه زندگي‌ها تنش و برخوردِ سليقه‌ها و فرهنگ‌ها و نظرها وجود دارد، اما سهم زن در بهبود اين تنش‌ها و برقراري صلح و حتي تحمل اين تنش‌ها بيشتر و قوي‌تر است.اگر گفته مي‌شود که يک تار موي زن مي‌تواند پاي فيل را ببندد، بي حساب نيست، خيلي از تنشهاي زندگي و پر رنگ شدن آتش درگيري، به خاطر نبود
عدالت در قاب آزادي
 عدالت در قاب آزادي
نظام سرمايه داري در صورت فعلي ان همه تلاش خود را براي سود بيشتر از همه طريق با فراموش کردن شعار هاي حقوق بشري در عمل را بکار گرفته است. البته تئوريسين هاي نظام سرمايه داري با پوشيدن لباس حقوق بشري و ازادي بيان و غيره هنوز هم ادعا دارند و کشورهاي سرمايه داري را مهد ازادي مي دانند! اگر نوشته را به کشور خودمان محدود کنم شايد به مسايلي برسيم که بايد در مورد انها فکر و انديشه کنيم. از يک طرف اقتصاد اسلامي که ارزش را بر مبناي انسان مي داند و از طرف ديگر نظام اقتصادي سرمايه داري را قبول دارد.

<   <<   101   102   103   104   105   >>   >
By: ParsiBlog.com ® Team © 2003