<   <<   121   122   123   124   125   >>   >

  مرام مهرباني
و نکرده ام تمنا بجز از عزيز سبحان/ به مرام مهرباني و صفا و عشق ،وقتي.../ نمک از کسي گرفتم ، نشکسته ام نمکدان/ به نگاه خود سپردم که خطا نبيند از کس/ و خطا نرفته پايم که شوم از آن گريزان/ سرسفره اي نرفته شکمم به چاپلوسي/ کرم خدا عطا کرده به بازوان من نان/ نکند توقع از دست کسي نوازشي ،سر/ نه که اشک غم برد از سر راه چشم گريان/ به نگاه من همه خوب و عزيز و پاک هستند
  صداي قدم هاي زينب
يا زينب (س) تو بودي که در اربعين کتاب سرخ شهادت را تفسير کردي نامت بلند و جاودانه باد اي دخت گرامي و ستم کشيده امير مومنان تو در آن روز خون به تماشاي زيباترين جلوه هاي هستي ايستادي و با صلابت و استواريت در برابر فريبکاران تاريخ جلوه ي زيبا و ماندگاري خلق کردي علي وار خطبه خواندي و غرور جاهلي امويان را در هم شکستي و کاخ ستم يزيديان را متزلزل ساختي اين تو بودي که با اسارت آزادي بخش خويش دفتر ننگين بني اميّه را در پيشگاه عقل همه ي فرزانگان گشودي و به همه مردمان نشان دادي و آنان را آگاه ساختي که اين
  روياي زندگي آمريکايي
بسياري از آسيب ها و مشکلات اجتماعي به نوعي با عدم سلامت نهاد خانواده مرتبط است ... تعارضات بوجود آمده در هويت بخشي هاي اجتماعي و بروز ناهنجاريها قطعاً ريشه در فضاي غبار آلود و سست بنياد برخي از ساختارهاي ديکته شده و نوظهور فرهنگ ماترياليستي غرب است ... شايد فراموش شان شده که خانواده اصلي ترين نهاد ساختاري هر جامعه اي است و نقش را که بروز و ظهور و کنترل هنجارها دارد را براي هيچ نهاد ديگري نمي توان متصور بود ... نقطه اصلي تهاجم در اين بخش از سوي نظام سرمايه داري به نقش زن و مادر در نهاد مقدس و پ
  تو ديوانه مي كني
من شيوه راه رفتنت را مي دانم اين سايه همان سايه تو بود... که انقدر سنگين از کنارم مي رفت من طرز پرواز کردنت را بلدم ... اين پرواز همان پرواز تو بود.... صداي پر زدن بال هاي تو بود..... من از چشم هاي تو آسمان را خوب ديده ام... اين آسمان همان چشم هاي تو بود.. رنگين کمان همان کمان ابروي تو بود... من بوي عطر تو را مي شناسم اين باغ گل ، بهاري از عطر هاي تو بود.... يک ارديبهشت از گلاب گيري گونه هاي تو بود..... من تو را خوب باور کرده ام اين ميوه هاي رسيده از درخت احساس تو بود... اين سيب هاي سرخ از شا
  بصيرت و دلدادگي
گرچه در جنگ نرم فرهنگي سست سازي مباني اعتقادي نسبت به قرآن و اهل بيت (ع) يکي از سرفصل هاي اقدام هاي دشمنان مي باشد ، اما هنوز شاهد حضور انبوهي عظيم از جوانان در مراسم عاشورا و مرحم مي باشيم که نشان مي دهد با وجود برخي موفقيت هاي دشمن در استحاله فرهنگي جواناني از امت اسلامي هنوز دژ محبت به ابا عبدالله (ع) و زمينه الهام گيري از نهضت عاشورا فتح نشده و مستحکم باقي مانده است و تا قيامت اين دژ مقاوم و مستحکم باقي خواهد ماند ... با اين همه که جاي اميد و دلگرمي است ، نبايد خانواده ها خود و فرزندانشا
  رسانه اي بي حيا
ظاهر آدمها از ابتداي شکل گيري زندگي اجتماعي انسان ، به عنوان يک رسانه ، عمل کرده است ... اساساً اگر تعريف رسانه را همان تعريف جهاني " انتقال دهنده پيام " در نظر بگيريم ، مي توانيم به راحتي به اين نتيجه برسيم که ظاهر آدمها واقعاً يک رسانه موثر و کار آمد است ...هر يک از ما در مواجهه با آدمهاي اطراف مان در وهله اول بر اساس ظاهر و نحوه پوشش شان قضاوت مي کنيم و اين قضاوت اوليه ما با اينکه از روي آگاهي نبوده و تعمق ندارد ولي به شدت در ادامه رابطه موثر خواهد بود و مشخص مي کند که ما چگونه ميخ واهيم با
  زلف فرات
حضرتِ عباس روان مي شود ... در پي آن آبِ روان مي رود ... لحظه ي آخر که پي آب رفت ... با دلِ خوش طفلِ حسين خواب رفت ... کاش نمي رفت عمو بهرِ آب ... نزدِ عمو هيچ بود نهرِ آب ... تشنگي و عشق و ابالفضل و آب ... يادِ ابالفضل زِ طفلِ رباب ... بين دو کفّش چو رهي باز گشت ... آب همه اشک شد و باز گشت ... آب ، خمارِ لبِ عطشانِ تو ... زلفِ فرات است پريشانِ تو ... مشک پر از آب شد اما سراب ... نقشِ دلِ شادِ تو شد روي آب ... راه و ابالفضل و خيام و اميد ... دستِ ابالفضل و سپاهي پليد
  خدانگهدار رفيق
آقا لطفن کمي تند تر برين" "مامان!" "داريم ميريم دوستتو ببينيم؟" "ببينيم و خداحافظي کنيم باهاش" از ماشين که پياده شدم تند تند قدم بر ميداشتم. هيچ حواسم نبود که راضيه مثل بادبادک درهوا دنبالم کشيده ميشد. از اين رواق به آن صحن به محض اينکه به ايوان آينه رسيدم جمعيت هم از در روبرو وارد شد نفهميدم با چه سرعتي دوربين را از کيفم در آوردم و آماده کردم با اينکه بيست دقيقه-نيم ساعتي از ساعت دو که آقاي اسماعيلي اعلام کرده بودند گذشته بود ولي اونها هم همزمان با من رسيدند ممنونم کبري بعد از اي
  راحت شدم از در به دري
دل من مانده به دام تو پري ! بهتر از اين / آه راحت شدم از در بدري ، بهتر از اين / تو كه افروخته‌اي آتش در سينه من / بخور اي عشق ! كباب جگري بهتر از اين / تير مژگان تو و سينة آزرده ي من / چه كنم من كه ندارم سپري بهتر از اين / آه بر مي‌گردد يار سفر كرده من / كس نياورده برايم خبري بهتر از اين / گرچه در معرض نور تو پرم مي‌سوزد / مانده‌ام تا كه بسوزد ، خطري بهتر از اين / آي دل دارم ، دل ، دلبر من فكر نكن / دل ارزان بتواني بخري بهتر از اين / منِ بي برگ دگر بيش چه م
  آماده باش!
به دنبال تحولات منطقه و بيداري مردم ، مستکبران ضد حمله ي خود را بسيار مکّارانه در اغتشاش سوريه به بهانه ي حذف اسد دنبال کردند. سفر رئيس سازمان جاسوسي آمريکا ( سيا ) به ترکيه در همان ابتداي بيداري اسلامي و ملاقاتش با اردوغان و توافق براي سرنگوني اسد به روش ليبي از علائم محرز فتنه اي بزرگ در مقابله با جوشش منطقه بود . گسيل خيل وهابّيون تروريست به سوريه با پشتيباني لجستيک ترکيه نشاندهنده ي هدفي فرارتر از سقوط اسد مي باشد. وهّابيون با مليّت هاي مختلف به چه انگيزه اي به سوريه رهسپارند و آمري

<   <<   121   122   123   124   125   >>   >
By: ParsiBlog.com ® Team © 2003