<   <<   126   127   128   129   130   >>   >

  هرمنوتيک يا ايدئولوژي زدايي
شيوه هايي که امروزه براي تاثير گذاري بر روي تفکرات و اعتقادات يک ملت و البته شايد هم يک فرهنگ ، استفاده مي شود ، نياز به تفسيرهايي بيش از اين دارد که مي بينيم ... قطعاً چيزي که آشکار مي نمايد اين است که بايد انتظار جوانه از بذر را داشت ، نه از آب و باد ... دنياي به ظاهر مدرني که در آن زندگي مي کنيم ( البته از نظر تکنولوژي ، نه تثبيت عقايد ) ، نياز به تفسير جريانات مختلف اعتقادي براي جوانان را ، برايمان ناگزير مي کند ... اين روزها به وسيله هجوم بي سابقه و عظيم جريان سازي رسانه اي ، جوانان ما واژه
  ابعاد بيانيه قانون اساسي
ميدان التحرير قاهره، قلب انقلاب مصر پس از مدت‌ها بار ديگر شاهد درگيري بود. اين‌بار اما نه از حُسني مبارک خبري بود و نه از مردان شوراي نظامي حاکم. پس از گذشت بيش از يک سال از وقوع انقلاب، موافقان و مخالفانِ رئيس جمهور که از بطن انقلاب اين کشور برآمده، به خيابان آمدند تا واکنش خود را نسبت به بيانيه قانون اساسي نشان دهند. در نگاه اول، شايد ماجرا بسيار ساده باشد و از اختلافات درباره روي اختيارات رئيس جمهور فراتر نرود.
  رخصت ديدار
اشک خون از بس تاوان ز منِ زار گرفت ... چشمم آئينة سرخيست که زنگار گرفت ... در فراق تو به خورشيد چنان سخت گذشت ... کز سياهي غمت ، کار شب تار گرفت ... شمع و پروانه و گل ، بلبل و قمري و درخت ... باغبان عشق تو را از همه اقرار گرفت ... تن عباس تو وقتي جگر مشک دريد ... بوي « جنّاتٌ مِن تحتها الْانهار » گرفت ... آه از آن لحظه که شمشير خبيثي نامرد ... از علمدار علم و ز تو علمدار گرفت تير بر حنجر شش ماهه‌ات آنگونه نشست گوئيا غنچة پرپر شده اي خار گرفت پيش چشمان تو شد يو
  نخبگان حوزوي
وضعيت حال و آينده يک جامعه توسط نخبگان آن جامعه مشخص مي شود، هر جامعه اي داراي سه قشر براي پيشرفت همه جانبه و غلبه بر تمامي مشکلات نياز دارد، نخبه سياسي، نخبه فرهنگي، نخبه اقتصادي. جامعه توانا جامعه ايست نخبگان در آن حضور پررنگي داشته باشند. يکي از کارکردهاي بارز جايگاه نخبگان در جامعه اينست که اين قشر واسطه بين حکومت و مردم مي باشند و اين ...
  رويارويي فکري
جهت دهي به افکار جامعه جهاني براي نيل به اهداف پليد و مستکبرانه ، اولين بار نيست که از سوي تئوريسين هاي غربي مطرح مي شود ... شايد نظريه هانتينگتون را که براي اولين بار در مقاله اي در سال 1993 ارائه کرد ... اظهار نظري هوشمندانه بعد از جنگ سرد ... دشمن تراشي ساختگي ... اين بار نوبت اسلام بود ... شايد بتوان بارزترين اين جريانسازي ها دانست ... البته اين نظريات در ظاهري فريبنده و هيبتي خيره کننده دارند ، اما بدون شک و با کمي تامل مي توان به توخالي بودن آنها پي برد ... نکته جالب اينجاست که آقاياني با
  ديپلماسي هاي پنهان
دوهفته پرتلاطم را در منطقه با اتفاقات بسيار مهم و تغيير هايي که احتمالاً در راه است پشت سر گذاشتيم ... منطقه اي در دنيا که به دليل دارا بودن شرايط خاص و موقعيت جغرافيايي استثنايي ، سالهاي سال است که دستخوش تغييراتي شده که همواره از فشارهاي بيروني بر آن تحميل گرديده ... هر روز به بهانه اي ولي هميشه به يک بهانه ... تغيير در نقشه و جانمايي خاورميانه براي مناسب کردن محيط زيست رژيم اشغالگر قدس ... شايد کمي سطحي نگري باشد اگر گمان کنيم نقشه خاورميانه جديد که توسط ايالات متحده آمريکا ارائه شده ، همان
  عقب گرد نظام فرهنگي
در اين فکرم که اعتقاد براي انديشه ها مثل ستون فقرات براي بدن هاست ، اما کدام زن در پس ساعتهايي که در مقابل آيينه مي ايستد و به صورتش مي نگرد تا عيب ها و نقص هاي هر چند اندک را برطرف کند ، گامي فراتر مي گذارد تا انديشه ها و افکارش را بکارد و به تامل بنشيند ... روبروي آيينه باشد و همراه با راست کردن ستون فقرات خميده جسمش ، اعتقادات و انديشه هاي فرسوده روحش را ترسيم کند و به ساختن باورها و عقيد
  قدمهاي هماهنگ
در روزهاي حساسي که جهان اسلام در آن به سر مي برد ، راهي جز حفظ اتحاد و همدلي بين تمامي مسلمانان دنيا ( اعم از سني و شيعه) براي رسيدن به پيروزي نهايي وجود ندارد ... حفظ اتحادي که از آرمانهاي تشکيل حکومت اسلامي در سرزمين پاک و مقدي پارس بوده و هست ... دعوت به وحدتي که حدود نيم قرن پيش هوشمندانه توسط آيت الله العظمي بروجردي ( رحمه الله عليه ) در مراوداتي که از سوي معظم له و نماينده ايشان ( آقاي محمد تقي قمي ) با الازهر مصر برقرار شد و در طي چندين مرحله به صدور فتوايي از سوي شيخ شلتوت منجر شد که امر
  قصه ي ما به سر رسيد
سوخت چو خيمه هاي ما، قصه ي ما به "سر" رسيد/ خيمه ي غصه شد به پا، قصه ي ما به "سر" رسيد/ / خون چكد از دوچشم من از غم بي برادري/ به نينواي پر نوا، قصه ي ما به "سر" رسيد/ نيزه به دشت كربلا منبر قاري ام شده/ قاري من چه خوش صدا، قصه ي ما به "سر" رسيد/ نسيم باد مي دهد تكان دو زلف يار را/ صحنه شده چه با صفا، قصه ي ما به "سر" رسيد/ گاه به كنج ان تنور گاه به روي نيزه اي/ تا كه شدي ز تن جدا، قصه ي ما به "سر" رسيد/
  يادآوري به مرسي
ديري نيست که طعم خوش بيدار شدن وجدانهاي خفته در خواب غفلت ملتهاي آزاده دنيا ، بخصوص جهان اسلام را چشيده ايم ... ولي متاسفانه در بسياري از اين انقلابهايي که به دنبال آزاديخواهي شکل گرفت ، نوعي انحراف از معيارهاي اصلي و اساسي مورد ادعا ، ديده شده که به تبع آن شکل دلخواه ملت بيدار ، به دست نيامد ... از نمونه واقعي آن مي توان به انقلاب مصر اشاره کرد که در همان روزهاي ابتدايي از کنترل حقيقي مردم بيد

<   <<   126   127   128   129   130   >>   >
By: ParsiBlog.com ® Team © 2003