سوپاپ اطمينان حکومت
براي آنکه يک گستره اجتماعي سياسي به عنوان نهادي قدرتمند و پايدار ، به حيات خود ادامه دهد ، لازم است که شيوه نگرش و مولفه هاي تقسيم بندي به اصطلاح بازيهاي سياسي خود را به گروههاي مختلف ، اعم بازيکنان اصلي و بازيکنان ذخيره ؛ آموزش دهد ... تا در سايه اين آموزش بتواند ضمانتي براي بقاء خود دست و پا کند .... در اين شرايط با دو گروه رو برو هستيم :
کساني که در کشور به دنيا آمده و رشد مي کنند ...
کساني که مهاجر بوده و از خارج وارد مي شوند ...
بيماري مزمن و فراگير
شما در سيستمي که در آن مشغول فعاليت هستيد ايرادات و مشکلاتي را مي بينيد و با کلام خوش انتقاد خودتان را با تقديم يک پيشنهاد به مديرتان هديه مي دهيد، متأسفانه اولين چيزي که شما را ميهمان خواهد کرد يک گره در ابرو و چروک در پيشاني خواهد بود و بعد يک جمله ي اعتراضيه و سپس هم يک توبيخ که ديگر سرتان در کار خودتان باشد.
اگر در جامعه اي که در آن زندگي مي کنيد، با قصد خيرخواهي به مسئول يا قوه يا نهادي انتقاد کنيد، اگر صدايتان آرام و رسانه تان کوچک باشد که هيچ اصلاً به حساب نخواهيد آمد وگرنه که احتمالاً د
ماهواره و رستگاري
هر وقت جايي بحث درباره ماهواره مي بينم، دو نکته مهم در ذهنم يادآوري مي شود.
اولي حجتي است زنده و دومي زخمي است هميشه تازه که اين روزها با وقايع حيرت انگيزي که در رسانه ها (با دستگيري آقازاده ها و افشاي مکالمات و اسناد فتنه گري آنها) به گوش مي رسد، تازه تر هم مي شود.
اما اولي، همان ممانعت صريح و جدي مقام معظم رهبري با طرح موضوع آزاد سازي ماهواره در دولت آقاي خاتمي است.
و دومي، يک جمله ي يک کلمه اي از آقاي هاشمي رفسنجاني است که در تيزر انتخاباتي ايشان در سال 84 بيان و از رسانه ها پخش شد.
فردي
راز سر به مُهر
اي انتهاي عزت و ايمان چهارده/
وي نمره قبولي انسان چهارده/
اي راز سر به مهر خداوند لم يزل/
پيدا به صد نشانه و پنهان چهارده/
دل مي بري گهي به يمين گه به ميسره/
اي يوسف حجازي يزدان چهارده/
تو كوثري و قدري و حمدي و هل اتي/
مفهوم آيه آيه ي قران چهارده/
اي صبح روشن بشريت به دست تو/
مهر جهان فروز درخشان چهارده/
گر از كوير دل گذرد باد كوي تو/
گلشن شود كوير ، زمستان چهارده/
کميته شورش
قش مداخله جويانه سيا و موساد در اکثر نقاط دنيا و به طور ملموس تر ، منطقه خاورميانه ، را نمي توان انکار کرد ... يکي از راههاي که براي ايجاد نا امني در کشورها از طرف سازمانهاي جاسوسي ايالات متحده دنبال مي شود ، ايجاد کميته هايي براي برنامه ريزي و راه اندازي خيزش و در نتيجه شورش است ... استفاده از ابزارهاي رسانه اي فوق العاده قدرتمند ، تحريک و تجهيز گروههاي مخالف حکام کشورهاي مختلف ، بزرگنمايي مشکلات موجود در کشورها ، ايجاد بسترهاي مناسب براي نشان دادن اعتراض عمومي ، ناتوان نشان دادن دولتهاي بر س
خيانت به مک لوهان ؟!
با پيشرفت فن آروي هاي نوين ، ديگر نمي توان نقش رسانه ها را در جريان سازي ها و به راه انداختن جنبشهاي اجتماعي در مسير نيل به اهداف مستکبرانه ، ناديده گرفت ... نمونه هاي بسيار زيادي از اين دخالتهاي غير منطقي و بي ادبانه ايالات متحده آمريکا و اسرائيل را در همين ايران خودمان ، مشاهده کرده ايم ... تحريک جريانها و گروه هاي اجتماعي براي ايجاد جنبشهاي اجتماعي و به دنبال آن بحران سازي در مناطق مورد نظر ، يکي از اين برنامه هاست ... اين نظريه مارشال مک لوهان هم اين روزها براي همه دردسر ساز شده !!! ... البت
يک بغل بوي سيب
روزگاري غريب،خاطراتي عجيب ظرف قرآن و آب،يک بغل بوي سيب! مادري مضطرب،خواهري در شگفت چشم هاي پدر،پر ز امن يجيب....!
فصل ها را با دست تدبير خود،رنگين کشيد.و بخت ها را با ذوقي بي بديل،بسان رنگين کماني رويايي زيبا رقم زد.
يک فصل را فصل رويش،ديگري را فصل ريزش!
يک بخت را بختي گران،ديگري ارزان ترين ارزان
بختمان بلند بود و گران که فصل هايمان،فصل رويش بود و جوانان هايمان،طلايه داران لشگريان ارزش...!
انقلاب که آمد،شد،آنچه بايد مي شد...
گفتند: انقلابتان کودکي نو پاست،راه نيفتاده
تقابل دين و علم
يکي از مباحثي که همواره براي ارائه و تزريق به جوامع مورد استفاده قرار گرفته ، مفهوم دين و رابطه آن با علم و دانش ( البته در قالب نوين آن ) و تعابير استفاده شده در خوصوص آن است ... شايد در نگاه اول موضوع ساده اي باشد ولي همين موضوع به ظاهر ساده ، دستمايه ايجاد تشکيکهايي شده که امروز در قالب جريانهاي فکري مطرح است ... نکته اي که بايد مورد توجه قرار گير اين است که اين ببينيم تجددخواهان غربگرا از چه دري وارد اين بحث شده اند و از چه دري قصد خروج بي دردسر را دارند لزوم توجه و روشنگري در اين خصوص ، د
رقص هفتاد و دو خورشيد
قصه آغاز شد از دعوت پنهاني تان/
از خبر هاي پياپي , دل زنداني تان/
قاصدک هاي شما يا خبري خوش دارند/
يا که نه حامل پيغام خطر – هشدارند-/
راه افتادم و در ماسه فرو مي رفتم/
همه گفتند نرو ، هيچ نگو ... مي رفتم/
وقت احرام تنم از وطنم برگشتم/
دل به دريا زدم و با کفنم برگشتم/
دل به دريا زده ها تشنه ي اقيانوسند/
در شط خوني دريازده ها محبوسند/
ناگهان سکه ي زر بر سرتان پاشيدند/
خواب را از دم چشمان شما دزديدند
تب عصيانگري کوفي تان گل کرد و ...
عامل شهرت و معروفي ت
نقدي بر يک رد
واکاوي سخن يکي از دوستان پيرامون وجوب آيات الاحکام
برخي از دوستان خبر ضرورت بررسي گفتاري پيرامون ردّ وجوب آيات الاحکام را دادند و اين مقاله اجابتي است از آن تقاضا :
اين گفتار نقدي روش شناختي بر گفتار وبلاگ «ان ربک لبالمرصاد»[1] با نام رد واجب بودن نماز آيات ميباشد که در غالب چند شماره بيان مي شود :
1- فرموديد:.... بايد اصرار کنيم که حتماً بنا بر عين آيه ي قرآن ابزار جنگي تهيه کنيم؟!
نگارنده: در حاليکه نه آيه قرآن چنين مي گو









