مسك به قرآن و عترت، در همه ادوار و زمان ها، مهم ترين، بلكه تنها راه تقويت و حافظ عقايد و باور هاي ديني و مذهبي است. لذا در حديثي كه شيعه و سني آن را از پيامبر نقل كرده اند حضرت فرمود: «انّي تارك فيكم الثقلين كتاب الله و عترتي اهل بيتي ما اِن تمسكتم بهما لن تضلّوا بعدي ابداً».من دو چيز گرانبها يعني كتاب خدا و عترت خود را ميان شما به يادگار گذاشتهام، اگر به آن دو تمسك نماييد، هرگز بعد از من دچار گمراهي نميشويد.
خوشبخت کسي که فوت شد بي خور شد/ با خاک دهان و معده ي او پر شد/ در عهد هدفمندي يارانه نبود/ تا در نگرد که نان وي آجر شد/ *** گفتم که هدفمند شود يارانه/ با يکصدم حقم خرم رايانه/ افسوس که بهر قرص ناني در ماه/ با يارانه من و تو را يارا نه/ *** زان روز که يارانه هدفمند شده ست در کام دلم چو شوکران قند شده ست
بين خواب و بيداريهاي اول صبح، پيامک دوستم، خواب را از چشمانم پراند: «1دلار 3700 تومنه فداي سرت، سکه يک و نيم ميليون تومنه، به درک! پرايد 18 ميليونه به جهنم! نون نداريم بخوريم به اسفل السافلين! اينا رو ول کن...
دالت معيار و ملاك آزادي قرار مي گيرد واين كه در اسلام عزيز و قرآن كريم از لفظ حريت وآزادي كمتر استفاده شده و بيشتر تكيه وتكرار قسط و عدل به چشم مي خورد از همين روست كه آزادي خود زير مجموعه وشاخه اي از عدالت است. واگر عدالت همه جانبه و كامل در ساحت فردي واجتماعي تحقق يابد خود به خود آزادي نيز در جاي خود خواهد بود وسهم خود را خواهد گرفت ودر مباحث قبل گفته شد كه اساس و محور امر به معروف ونهي از منكر مومنان كه شعبه و پرتوي از امر به معروف خداوند متعال و برگرفته از ام
يکي از مهمترين موارد که البته ريشه موج ناخوشايند نابساماني اخير نيز مي باشد؛ و البته برخي سعي دارند نشاني غلط افزايش نقدينگي و ... را به جاي آن بنشانند، اخلال و التهاب هدفمند چندي قبل در بازار سکه و ارز بود که مي توان آن را يک کودتاي برنامه ريزي شده اقتصادي دانست که البته نافرجام ماند اما آثار و تبعات آن کودتا، هنوز اقتصاد و بازار کشور را درگير خود کرده است.
اما اکنون در کجا قرار داريم ؟ ما د رحال حاضر و با توجه به تحريم هاي بسيار زيادي که بر عليه ما اعمال شده است به يک نيروگاه هسته اي رسيده ايم که افتخاري براي ايران است که اين نيروگاه به وسيله متخصصان ايراني ساخته شده است . و البته در حال حاضر متخصصان ايراني به مرحله اي رسيده اند که بتوانند نيروگاه هاي هسته اي در ساير کشورها بسازند . اين را من نميگويم . ترور دانشمندان هسته اي ايران ، نشان دهنده اين موضوع است که ايران در زميسنه انر ژي هسته اي
نديدنت دلتنگم مي کند ديدنت دلتنگم مي کند نباشي بغض مي کنم باشي بغض مي کنم بخدا اين رسم دلبري نيست... نگفته بودمت کمتر لبخند بزن؟ انگار يادت رفته حالِ قلبِ من خراب است مثل قبل ترها درست کار نمي کند لبخند مليحِ تو و قلبِ ضعيف من و.... نتيجه اش يکهو مي شود ايست قلبي و... کار دستت مي دهد
اينک که با خود دارمت اين سان پريشانم چرا/ درمان نمي يابم مگر صد چشمه گريانم چرا/ دارم اميد عافيت از طاقِ ابرويت ولي / آشفته کردي اينچنين چون زلفِ خود جانم چرا/ جانا قرارِ عالمي گر در پناهِ لطف توست/ در جانم اين آشوب چيست درخويش ويرانم چرا/ شرمنده ام جانانِ من زين خودسريها وايِ من/ گر سوختن فرمانِ توست هر لحظه بارانم چرا/ باشد که از خود وارهم اوآنچه خواهدآن شوم/ در بارگاهِ معرفت دربندِ عصيانم چرا /
انقلاب يعني: شکفتن شکوفه جان بر يخهاي زمستان بيجان! انقلاب ثمره منقلب شدن است. لحظهاي نيست. انفجاري نيست. تدريجي است. سرچشمه دارد. عمق دارد. اساس دارد. ريشه دارد. ريشههاي انقلاب در انديشه والاست. اين انقلاب روغن جان بود که زلال ارض مقدس ايمان بر آب و گل دل ميچکيد و از زمزم آن کوثر پر برکت حکمت و معرفت جوشيد. در دل بود و از دل بود، لاجرم بر دل نشست. اگر دل نبود دليل هم نبود براي دل دادن در راه آن. جوان، پير، کودک، زن، مرد، بيسواد، با سواد، کرد،ترک، فارس، لر، عرب و.... همه يک شعار دادند: ا
همزمان با گسترش فن آوريهاي ارتباطي و نزديک شدن موضع گيري هاي مردم سراسر دنيا به واسطه خبر پراکني ها و خبر سازي ها ، کشورهاي مدعي قدرت طلبي از جمله آمريکا ، دست به کار شدند و با تعريف ديپلماسي عمومي (که البته بيشتر به رد گم کردن شبيه است) و صرف هزينه هاي هنگفت بتوانند ، سريع و ايمن و به طور دلخواه بر افکار عمومي دينا اثر مورد نظر خود را بگذارند ... در واقع از يک سو ، برنامه هاي خود را در سراسر دنيا موجه نشان دهد و از سوي ديگر بتواند تاييد نيروه
قبل از انقلاب، کشور ايران در مسائل جهان، حتّى در مسائل منطقه، هيچ تأثيرى نداشت؛ يک کشور تحقير شدهاى بود؛ هيچگونه تأثيرى در مسائل نميتوانست بگذارد. بعد از انقلاب، عزت و عظمت اين ملت در چشم ملتهاى جهان، تأثيرش در قضاياى منطقه، دشمنان را مبهوت کرده؛ دشمنان به اقرار و اعتراف وادار شدند. امروز شما نگاه کنيد؛ توى اين سايتهائى که خبرهاى خارجى را مىآورند، دائم از نفوذ ايران، از تسلط ايران، از حضور ايران
همه ي ما از خيابان زندگي عبور مي کنيم. در خيابان زندگي زشت و زيبا هاي فراواني وجود دارد. برخي از مردم فقط متمرکز در نداشته ها و زشتي هاي زندگي مي شوند، و مدام به آن فکر مي کنند! هر جا مي نشينند از کمبودها مي گويند و اظهار گلايه و شکايت مي کنند. چنين افرادي آرامش و سکون ندارند و محصول همنشيني با اين افراد هم چيزي جز نااميدي و يأس نيست. برخي ديگر به جاي تمرکز در نداشتهها، ميگردند و از دل مشکلات و تاريکيها، نقطهي روشن و اميد بخشي پيدا ميکنند و افکار خود را مشغول آن ميکنند. بودهاي و ز
گل بودم و كردهاي مرا خوار ، اي عشق ! / دست از سر ما كه گفت بردار ، اي عشق !! / من در آتش سوختهام امّا تو / انگار كه انگار نه انگار ، اي عشق !! / اي آنكه تو تنها غزل ناب مني / عمريست كه صاحب رگ خواب مني / معلوم نشد براي من بالأخره / من بيتاب تو يا تو بيتاب مني / هرچند دلم قافيه را باخته است / خود را در دام خويش انداخته است / باسلطه عشق اي غم ، اي درد ، اي رنج / كاري مگر از دست شما ساخته است ؟! / در آبي چشم خود نهان هستي تو / آئينه ترين صورت جان هستي
اين نکته که تفاوتها و شباهت هاي قوميتي همواره در طول تاريخ در سرزمينهاي مختلف دستخوش ادعاهاي عجيب و غريبي بوده اند ، امروز به يکي از کارآمدترين شيوه هاي اختلاف افکني کشورهاي صاحب قدرت و نفوذ در دنيا تبديل شده است ... شبيه آن چيزي که متاسفانه اين روزها در عراق مسلمان و سوريه مقاوم مي بينيم ... کشور عزيزمان هم در طول تاريخ از اين قائده جدا نبوده است ... تجربياتي هرچند پر هزينه بود براي مردمان پارس تا قدر بداند امنيت و آرامش سرزمين خود را ... با هم چند مورد از اين برنامه هاي تفرقه افکنانه که توسط غ
باد نسبتاً سردي مي وزد. تاريکي هوا کمتر شده، هنوز نيم ساعتي به طلوع آفتاب مانده. در حالي که دو دستي لبه هاي کتم را به هم رسانده ام تا سرما بيشتر نفوذ نکند، در نانوايي سنگکي را باز ميکنم و آرام وارد مي شوم. شاطر مرد لاغر اندام پنجاه شصت ساله اي است که يک چشمش را پانسمان کرده. بارها او را با چشمان متورم ديده ام. بايد اثر حرارت تنور باشد. تند تند نانها را از عمق تنور پيش مي کشد، دسته ميکند و بعد به دو متري پيشخوان که رسيد پرت ميکند روي ميزي که شبکه اي است از سيمهاي فولادي.
بيداري اسلامي مسلمانان جهان بخصوص در منطقه خاورميانه ، به کلي برنامه هاي ايالات متحده را در منطقه به هم ريخته است . در آخرين اين تحولات سرنوشت ساز مي توان به وضعيت معلق عربستان سعودي اشاره کرد . آل سعودي که تا امروز مورد حمايت صد درصد آمريکا و ساير کشورهاي غربي بود ولي انگار آن سيبي که به هوا پرت شده با روي ديگري در حال فرود آمدن است .
و سلام بر رحمتي که فردا روزي، براي عالميان مي فرستد تا نعمتش را بر زمينيان و آسمانيان تمام کند و کامل ترين مخلوقش را به ساير مخلوقات بنماياند. رحمتي که به همراه فرزندانش، واسطه فيض شوند براي زمينيان و مايه مباهات شوند براي آسمانيان. سلام بر تو که هميشه تو را به نام رحمت و مهرباني ات مي خوانم، که هميشه تو را به دلسوزي براي امتت مي شناسم؛ زيرا که خدا خود فرموده بر تو سخت است سختي امت. سلام بر تو که چشمان مهربانت، پدرانه به من مي نگرد و من، دخترانه عاشق مهربان
اين جريان هاي منحرف با هدايت عربستان با قرار دادن خود در لابلاي جريانهاي بيداري اسلامي در کشورهاي مختلف ، قصد دارند به تبليغ اين فرقه ضاله بپردازند ... در واقع وقتي آمريکا و کشورهاي مدعي قدرت جهاني مي بينند که از راه نظامي نمي توانند به مقاصد خود برسند ، با براه انداختن فتنه هاي مذهبي سعي مي کنند به مقاصد شوم خود برسند ... يکي از اين فتنه ها ، فتنه سلفيت در منطقه است ... اين تبليغ هم با داشتن پشتوانه دلارهاي نفتي عربستان و قطر صورت مي گيرد ... در واقع اين تبليغ به يکي از ابزارهاي کارآمد عربستان
آمـد به جهان، فـــخر زمان، جعفر صــادق ... شد شيعه در آن، تازه دگرباره چو سابق ... دادنــد ملايک، به پــــدر، مژده ي ديــدار ... رفتـــند يکايک، به طــــواف ِ گل بي خـار ... مسـرور بشد، باب گـرامش چـو بديدش ... پـــر نور بشد، چشم امـامش، ز نويدش ... مـــا هم به همين منـاسبت دلشاديــــم ... در شـــاديِ آلِ بيـــــتِ احــــمد شاديـــم ... باشــد که بگيريم چنين جشن به ميــلاد ...
ماه ربيع آمد و فصل بهار شد ... بلبل ترانه خوان به سر شاخسار شد ... آثار وجد در همه جا آشکار شد ... سيمرغ بخت با دل شوريده يارشد ... روشن همه جهان شده زانوار سرمدي ... پرگشته کائنات زعطر محمدي ... خورشيد حسن از افق دلبري دميد ... فصل خزان گذشت و بهاري دگر رسيد ... جان فسرده باده جانانه سرکشيد ... بي مايه ناز يار گرانمايه را خريد ... آن شب کسي ز کوچه دلها عبور کرد ... کز مقدمش زمين و زمان غرق نور کرد ... گر شيعه بر تمام خلايق سرآمد است ... يا روز حشر شامل الطاف