اخيراً يک بسيجي به نام حميد رضا احمد آبادي که ظاهري 2 آتشه هم دارد مورد توجه شبکه ي معاند bbc قرار گرفته است و حتي با او مصاحبه اي نيز ترتيب داده اند (که از اينجا مي توانيد آن را مشاهده و حتي فيلم آن را دانلود نماييد)، سادگي اين فرد که متأسفانه شديداً جوزده نيز شده است موجب شده تا اين رسانه معاند اين شخص را نماينده اي از اقشار بسجي معرفي کند و حتي با بزرگ کردن اشتباهات و تضادهاي شخصيتي ايشان، تمام بسيجي ها را زير سوال ببرد؛ در کنار اين مسئله، بسياري از رسانه هاي اصولگرايي نيز اين پازل را تکميل
« اينكه به مطبوعات، به رسانهها، به روزنامهها، به پايگاههاى اينترنتى كه امروز رواج پيدا كرده است، هى سفارش ميكنيم كه از وارد كردن حرفها و مطالب نادرست - كه ذهن مردم را مشغول ميكند - به فضاى ذهنى مردم پرهيز كنيد، به خاطر اين است. » ( ديدار با اقشار قم - 91/10/19 )اگر شما به فضاي رسانه هاي الکترونيکي آشنا باشيد
اجراي هدفمندي يکي از الزامات اقتصادي کشور است که به همان ميزان که الزام است، ايجاد يک بستر رواني و اقتصادي براي اجراي آن را بايد پيش نيازي ضروري براي آن دانست، پس ضمن اين که نبايد پرونده ي هدفمندي را بست، بلکه بايد آن را به دقت و با نقشه دقيق راه مورد پيگيري و طراحي قرار داد و ضمن مهيا کردن بستر اوليه رواني و اقتصادي براي همراهي مردم و تمهيد ابزارهاي اقتصادي مناسب، پشتيبان و با دستاني پر از راه هاي حمايتي از مردم، بازار و توليد و در زماني که واقعاً مناسب باشد اجرا نمود. به نظر مي رسد دولت بايد د
دو پيرزن که 40 سال است در همسايگي يکديگر زندگي مي کنند، پسرانشان در جنگ مفقودالاثر شده، سالهاست منتظر بازگشت پيکر آنها هستند. بعد از 20 سال پيکر يکي از آنها بازمي گردد. مادرش وقتي مي بيند پيرزن همسايه فاصله چنداني با مرگ ندارد، مسوولين بنياد شهيد را مجاب مي کند تا جنازه پسرش را به جاي پسر همسايه معرفي کنند. مادر شهيد اعضاي خانواده اش
وقتي غزل غصه دارد حال دوبيتي خراب است ... شعرم پُر از نا اميدي است وقتي رديفش سراب است ... يک مثنوي مي سرايم هفتاد من از غم و درد ... در تک تکِ واژه هايش روح قلم در عذاب است ... سنگين تر از غم مگر چيست ؟ با غم شود شعر ، موزون ... هر چند تلخ است و جانکاه هر چند آن غيرِ ناب است ... مي خواستم تا بگويم از جور تو از جفايت ... بنوشتن از بي وفايي ات اما خودش يک کتاب است يخ مي زند قلبِ شعرم وقتي که سردي تو با من چون سايه ات بر سرِ دل مثل خود آفتاب است
فكر ميكنيد آن زمان فرا رسيده است؟ وقتي «پول محوري» جاي «تقوا محوري» را بگيرد، وقتي شهوات و ارضاي غرايز جنسي و سكس و ابتذال، قبله گاه برخي از نفس پرستان شود، وقتي معيار ارزش و اعتبار ، پول و تجملات باشد، وقتي همه دوندگيها و تلاشها براي سير كردن و پر كردن شكم باشد و فكرهاي تهي و دلهاي خالي از عواطف برين و گرايشهاي متعالي برايشان مسأله اي نباشد، آيا فكر ميكنيد هنوز آن «آخر الزمان» نرسيده است؟
متأسفانه امروزه بيشتر مجالس عروسي ما، آلوده به موسيقيهاي لهوي و سرشار از گناه و معصيت شده است. مجلس عروسي آغاز زندگي مشترک و شروع يک پيمان آسماني مقدس است؛ شروعي که ميتواند از همان ابتدا نگاه، خداوند را به همراه خود داشته باشد و ملائکهي رحمت الهي را به سوي خود بکشاند. اما اين شروع به جاي آنکه خدا پسندانه و کريمانه باشد، بيش از هر چيز موجب دوري خداوند از زندگي مشترک، عامل رضايت شيطان، و زمينهاي براي به دوش کشيدن گناهان ديگران است.
آقاي مطهري! اينطور که معلوم است شما مي خواهيد بگوييد که اگر شهيد مطهري حيات داشتند الان خيلي شرايط کشور متفاوت بود والبته حرف جديدي نزديد چرا که همانطور که رهبري گفتند، اگر شهيد مطهري اکنون حيات داشتند، ايشان رهبر بودند ولي غير از اين مسئله، موارد ديگري نيز بود که بايد آنها را هم متوجه باشيد: اگر شهيد مطهري زنده بودند حقيقتا آيت الله خامنه اي، همانطور که سرباز امام خميني بود سرباز ولي فقيه مي ماند و اگر شهيد مطهري زنده بود يقيناً نمي گذاشت کسي با نام او، هم سران فتنه را تطهير کند و هم ساکتين ف
فقط کافي است تا مقام معظم رهبري در جايگاهي راهنمايي را ارائه بفرمايند، آنوقت است که انگار آقايان تازه از خواب بيدار شده باشند ، ناگهان سيلي از اظهار نظرها روانه رسانه هاي داخلي و خارجي مي شود . متاسفانه نکته اي که در اين اظهار نظرها جلب توجه مي کند اين است که هنوز هم ياد نگرفته اند آقايان که چگونه نقد کنند و تذکر بدهند . متاسفانه فقط قسمتي از بيانات ربهر معظم انقلاب را برداشت کرده و به هر نوعي خود دوست دارند تفسير مي کنند . نکته جالب ديگر اينجاست که همهيشه اين آقايان يکديگر را مقصر مي دانند و از
خانمي که گرفتار ارتباط با نامحرم شده بود، مشکل زندگي خود اينگونه مطرح ميکرد: همسرم توجهي به ظاهر و قيافهي من ندارد. حتي گاهي اوقات ميشنوم که از ظاهر من اظهار ناخشنودي هم ميکند! من خانم هستم و دوست دارم براي شوهرم جذاب باشم و وقتي ميبينم همسرم اعتنايي به ظاهرم ندارد، احساس سرشکستگي و بي ارزشي ميکنم. وقتي به خودم ميرسم و سعي ميکنم به نوعي زيبايي خود را به شوهرم نشان دهم، يا با بي اعتنايي از کنارم عبور ميکند، و يا اينکه اين کارم را نشان از فريبکاري و دغلبازي ميبيند!!! در چنين احوالي ب
وقتي از آسمان قفس باريد باغ ها را جواب شان کرديم/ باب ميل گل و ستاره نبود فصل هايي که باب شان کرديم/ آب وقتي از آسياب افتاد لاي دندانمان طمع گل کرد/ ناله ها را به خاطر گندم زير پا آسياب شان کرديم/ بس که دکان تازه وا کرديم جنس هامان خراب شد گنديد/ قيمتش خون مشتري ها بود جنس هايي که آب شان کرديم/ روحمان را سياه کرده گناه شرممان باد از اين گناه سياه/ زنده ها را به مرگ لو داديم تا که مردند قاب شان کردي/
رسانه در مفهوم عام ( يعني هر چيزي که حاوي پيامي باشد براي انتقال ) گستره وسيعي را در بر مي گيرد و حکومتهايي که سوداي قدرت طلبي دارند از تک تک اين رسانه ها براي القاء تفکرات باطل شان سوء استفاده مي کنند . در اين روزها بيشترين و پر کاربردترين نوع رسانه که مورد توجه غرب قرار گرفته است ، انواع شش گانه سرويسهاي اصلي اينترنت ( وب سايت ، ايميل ، وبلاگ ، يوزنت ، چت روم ، فروم ) است . نظر شما در اين خصوص چيست ؟ به نظر شما براي چه اين سيستم ششگانه اينقدر مورد توجه غربي ها قرار گرفته است ؟ مگر شيوه هاي ديگ
نه خنده هات مال منه نه گريه هات براي من/ نه حتي گاهي ميرسه به گوش تو صداي من/ نه دست گرمت مال من نه روي ماهت مال من/ نه غصه و درددل و بغض نگاهت مال من/ ساکت و سرد و بي صدا فک ميکني مال مني/ اينجا نشستي اما جاي ديگه پرسه ميزني/ شريک دردت نميشم شريک دردم نميشي/ درد دارم ... غصه دارم ،بازم تو همدم نميشي/ چشماي خيس من فقط حالتو بدتر ميکنه/ خودت ميگي که گريه هام دردتو بيشتر ميکنه/ شايد به خاطر همين با گريه ها جام ميذاري/ تا حال من ابري ميشه ميري و تنهام ميذاري /
و ما هم منتظريم ... و خودت خوب مى دانى که انتظار ما توفير دارد با اين ها... ما منتظريم منتظر اماممان... تا انتقام بگيريم از آن نامردها... تا غمى که سال هاست با اهل بيتت عجين شده کمي فقط کمي تسکين يابد... و ما هم دل خوشيم به ايه اى که خودت برايمان از جانب خدا خواندى... و سيعلم الذين ظلموا اي منقلب ينقلبون...
اين روزها که فعاليتهاي انتخاباتي در سطح بالايي پيگيري مي شود ، همه گروه ها و جريان ها سعي مي کنند که در ادامه روند جريان سازي انتخاباتي خود ، بازي را به سطحي بالا تر بياورند و رو بازي کنند . در اين روزها که در ساختمان سياسي اصولگرايان ، همه به دنبال جاي پارک هستند ، فرصتي مناسب براي اصلاح طلبان ، اعم از داخل نشين که تمام فکر و ذکرش آن سوي آبهاست و خارج نشين که تمام فکر و ذکرش اينجا ، داخل ايران است .
اسير بغض و تلاطم ، نه خروشي نه قراري / هوا نه باد نه باران ، سکوت فصل زمستان / کسي خبر نگرفته از ابر هاي بهاري / دعا نوشته دلم بر هزار بغض شکسته / خورانده بر من و گفته خدا کند که بباري ... / نفس نمي کشم و خيره بروي نقطه ي سردي / شبيه مرده ام اما بدون هيچ مزاري ... / شبيه مزرعه ي خشک و دست هاي مترسک / نشسته بر تن بي جان من کلاغک زاري / خدا کند بپرد تا کمي تکان بخورم من / دلم گرفته از اين حال و روز گرد و غباري /
غصه ها مثل بيد مي لرزند .. در دل ما ز بيم لبخندت .. باز باران به وجد ميآيد .. ميوزد تا نسيم لبخندت .. کوهها ايستادهاند که تا .. پيششان چند لحظه بنشيني .. درهها چشمه چشمه مي گريند .. در فراق تو خوب ؛ ميبيني ؟! .. در خليج خيال نازک تو .. باز پهلو گرفته است زمين .. اگر آرام و رام ميچرخد .. به غمت خو گرفتهاست زمين .. هر غروب آفتاب مي گريد .. وز فراق تو سخت مي مويد .. رو به تو کرده با زبان شفق .. السلامُ عليک ميگويد !
سلام علي جان ؛ به هواي بهشت عادت کرده اي نازنين برادرم ؟؟!!! - چقدر محجوبي تو؟!! - چقدر آسماني هستي تو؟؟!!! - چقدر کلمات در برابر فروتني ات کوتاه و بي مقدارند؟!! علي .... نگاهت ،وجودم را به آتش مي کشد... انگار حس مي شود که چقدر دلتنگي از يار آزارت مي دهد... - علي جانم ! چگونه مي شود به ...
چاک هگل وزير دفاع جديد آمريکا که از ديروز به اين سمت منصوب شد، اعلام کرده است که تحريم ها عليه ايران، آمريکا را منزوي کرده است و اين که با تشديد تحريم ها مخالف است. نمي خواهم چشم بسته و بدبينانه مسئله را تحليل کنم اما شرط عقل اين است که هيچ سابقه داري را بدون ديدن
اين روزها موش دواني اردوغان و ترکيه در منطقه همچنان ادامه دارد ... اين بار و در بازي جديد که اسرائيل و آمريکا براي ترکيه تدارک ديده اند ، قرار بر اين شده که براي رسيدن به اهدافشان اين بار بر روي کرد هاي منطقه دست بگذارند ... البته اين بازي داراي چند وجه است و در واقع قصد دارند با يک تير چندين نشان را هدف گيري کند ...